ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۷۹ مطلب با موضوع «نام آوران» ثبت شده است

محمد رازی‌ از منظر ماجه‌ فخری‌

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

رازی‌ از منظر ماجه‌ فخری‌ 

از کِنْدی‌ می‌آغازیم‌ که‌... 

2-1- بیداری‌ فلسفی‌ که‌ در پی‌ ورود فلسفه‌ی‌ یونانی‌، و مقارن‌ با ظهور روح‌ بحث‌ آزاد که‌ تا آن‌ زمان‌ ناشناخته‌ بود، پدید آمد سرانجام‌ بعضی‌ از عقاید اساسی‌ اسلامی‌ را در معرض‌ خطر قرار داد. متکلّمان‌ معتزله‌ که‌ با این‌ جریان‌ بحث‌ آزاد آشنایی‌ یافتند به‌ طور کلی‌ توانستند ضربه‌ی‌ فلسفه‌ی‌ اصالت‌ عقلی‌ یونانی‌ را که‌ موجد این‌ جریان‌ بود جذب‌ کنند. با این‌ همه‌، بعضی‌ از متفکران‌ آنها مانند نظّام‌ بزرگ‌ (متوفّی‌ در حدود 230/845) به‌ حکم‌ قوّت‌ نظر تجریدی‌ بر آن‌ شدند که‌ در جهت‌ مذهب‌ طبیعی‌ گام‌ بردارند، بی‌آنکه‌ عقیده‌ی‌ اسلامی‌ خود به‌ شئون‌ الهی‌ را از دست‌ بدهند یا در مفهوم‌ صحت‌ کلام‌ مُنْزَل‌ تردید کنند. (1) 

  • سوشیانت

مقایسه‌ ابن‌طفیل‌ و رازی‌ در یک‌ نگاه‌

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

ابن‌طفیل‌

مقایسه‌ ابن‌طفیل‌ و رازی‌ در یک‌ نگاه‌ 
3-1- آنچه‌ به‌ وسیله‌ی‌ ابوبکربن‌محمدزکریای‌رازی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ و در شرق‌ جهان‌ اسلام‌ با نوعی‌ جسارت‌ و گستاخی‌ مطرح‌ می‌گردد دو قرن‌ بعد از آن‌ در غرب‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ وسیله‌ی‌ ابوبکربن‌ طفیل‌ با نوعی‌ ظرافت‌ و زیرکی‌ و در هاله‌ای‌ از ابهام‌ و پیچیدگی‌ صورت‌ وقوع‌ می‌یابد. 
پسر زکریای‌رازی‌ با صراحت‌ تمام‌ ادعا می‌کرد که‌ اگر مردم‌ به‌ مقتضای‌ عقل‌ خود عمل‌ کنند به‌ سعادت‌ خواهند رسید و دیگر نیازی‌ به‌ احکام‌ دین‌ نخواهند داشت‌. ولی‌ ابن‌ طفیل‌ هرگز به‌ این‌ درشتی‌ و بی‌پروایی‌ سخن‌ نمی‌گوید. او خلاصه‌ی‌ اندیشه‌های‌ خود را به‌ صورت‌ داستان‌ درآورده‌ و تحت‌ عنوان‌ حیّ بن‌یقظان‌ در قالبی‌ بدیع‌ و زیبا ارائه‌ کرده‌ است‌. 

  • سوشیانت

دیدگاه فارابی درباره دین و فلسفه

سوشیانت | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

• پرسش های فراوان درباره دیدگاه های فارابی 

فارابی چهره ای عجیب است . پیرامون گرایش های این فیلسوف نامدار ایرانی، نظرات متضاد وجود دارد. درباره تدین یا کفر وی، اقوال بسیار گفته شده و در خصوص توافق یا تضاد آرای او با آموزه های شریعت، میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد و به خصوص، ماهیت دینی یا فلسفی «رییس مدینه فاضله» که برخاسته از فلسفه سیاسی او بود، مورد مناقشه بسیار است؛ مناقشاتی از این قبیل: آیا حاکم مدینه، فیلسوف است یا نبی؟ منبع، موضوع و هدف معرفت او چیست؟ آیا او با فعل و انفعالاتی که در قوه ناطقه اش رخ می دهد ، «عقل هیولایی» اش را به «عقل مستفاد» مبدل می سازد و به وسیله براهین عقلانی، به «معرفت عقلی» یعنی شناخت ماهیت اشیاء نائل می آید و یا اینکه از طریق قوه متخیله اش ملهم شده و با «معرفت عملی»، به رابطه اشیاء و نتایج امور واقف می گردد؟ آیا در مخیله اهل مدینه فاضله، صوری محاکی می شود یا اینکه آنان با توسل به عقل نظری، به قوانین عالم علوی پی می برند؟ آیا منبع شناخت، عقل است یا وحی؟ آیا نظریه «نبوت» فارابی، با نظریه «فیلسوف-پادشاه» افلاطون سازگاری دارد و یا گرته برداری از آن است؟ 
سوالاتی از این قبیل که در شناخت مبانی و حیاتی و ماهیت دینی و یا منشاء یونانی مدینه مطرح می شود، منوط و مربوط به احراز دیدگاه فارابی نسبت به دین و دریافت ماهیت فلسفه او در رابطه با دیانت است و ما در اینجا دین را مورد کاووش قرار می دهیم . 

  • سوشیانت

مروری بر زندگی نامه امیر کبیر

سوشیانت | يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ | ۳دیدگاه

مقدمه:
گاه درخشش نام بعضی از انسانها در صفحات تاریخ آنچنان است که نیازی به تورق در آن نیست. و چه نیکوست که این درخشندگی حاکی از مثبت بودن  اثراتی باشد که از آنِ انسانها باقی مانده باشد. میرزا تقی خان فراهانی معروف به امیرکبیر از جمله این شخصیت هاست که به خاطر انقلابی که در خیلی از حوزه ها ایجاد کرد، نام خود را به صورت جاودانه در تاریخ حک کرد. حال سعیمان بر آنست که به فراخور شهادت ایشان نیم نگاهی به زندگانی سیاسی اجتماعی ایشان داشته باشیم.

زندگینامه:
میرزا تقی‌ خان فراهانی فرزند کربلایی قربان در سال 1222 ه ق در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد. نام اصلی وی «محمد تقی» است که اسم «محمد» رفته رفته از اسم وی حذف گردیده و به میرزا تقی خان شهرت یافت. از ایشان مهرهای فراوان به دست ما رسیده که موارد ذیل از آن قرار می باشد. «محمد تقی بن محمد قربان» «المتوکل علی الله محمد تقی» «لااله الا الله الملک الحق المبین محمد تقی »
کربلایی قربان پدر امیرکبیر در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائم‌‌مقام، سمت آشپزی داشت. مادر امیرکبیر «فاطمه‌ سلطان» دختر استاد شاه محمد‌ بنّا از اهالی فراهان بود. میرزا محمدتقی خان از هوش و استعداد فراوان و کم نظیری برخوردار بود که همین امر باعث متمایز شدن ایشان از بقیه افراد می­شود. وی به همین جهت از دوران نوجوانی مورد توجه میرزابزرگ و سپس قائم‌مقام فراهانی قرار گرفت و توانست به سمت منشی‌گری آن دو دست بیابد. ایشان به سرعت مورد توجه قائم‌مقام و عباس میرزا نایب‌السلطنه قرار گرفت.

  • سوشیانت

باباطاهر عریان

سوشیانت | يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

زندگینامه

باباطاهر معروف به باباطاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده 11 م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده‌است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده‌است بابا طاهر عریان پیری وارسته و درویشی فروتن بود که دل به حقیقت بسته و صفای عشق به معبود را با خلوت دل در هم آمیخته بود..امروز آگاهی زیادی از زندگی بابا طاهر در دست نیست. فقط در بعضی از کتب صوفیه ، ذکری از مقام معنوی و مسلک و ریاضت و درویشی، تقوی و استغنای او آمده است . نامش طاهر و باطنش طاهرتر و منزه تر از نامش ، شهرتش به بابا به خاطر سیر کامل او در طریقت زهد ، عشق به حقیقت و شیدایی او بوده است. کلمه عریان که به او نسبت داده اند به علت بی توجهی به علایق دنیوی و لخت و عور زیستن وی می باشد. او مسلک درویشی و از خود فانی بودن و بی توجهی به علایق دنیوی را در زندگی همواره مراعات می کرد. آنچنانچه در خور سالکان حقیقی است دل در گرو دوست بسته و از جنبه خودبینی و خویش گرایی دور ساخته و موجب شده که او هیچگاه در صدد تظاهر و خودستایی بر نیاید. مقبره بابا طاهر در شهر همدان واقع است که اکنون مرقدش طوافگاه اهل دل می باشد.

  • سوشیانت

زندگی نامه بزرگمهر

سوشیانت | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

بزرگمهر بختگان(سده ۶ میلادی) فرزند بُختَگ ، وزیر خردمند خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی بود. در برخی نوشتار بزرگمهر با برزو یا برزویه پزشک دربار انوشیروان یکسان انگاشته شده است که شاید به دلیل هم‌زمانی این دو بوده باشد.

نخست بزرگمهر برای آموزش و پرورش فرزند انوشیروان، هرمز گماشته شده‌بود. هرمز نسبت به بزرگمهر خوش رفتاری ننمود و استاد را از خود آزرد، اما سپس از کرده خود پشیمان شد و جایگاه بزرگمهر بالا گرفت، تا آنکه به وزارت رسید و در امور کشوری با شایستگی بسیار به انوشیروان خدمت نمود.

از او جملات حکیمانه بسیاری برجای مانده که همه نشانده خرد و اندیشه فرای اوست.

  • سوشیانت

زندگی نامه لطفعلی خان زند

سوشیانت | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۷ ب.ظ | ۱دیدگاه
لُطفعَلی خان زند

لطفعلی خان پسرجعفر خان زند و نوه ی صادق خان زندبرادر کریمخان می‌باشد. گفته اند که لطفعلی خان علاوه بر زیبایی، بسیار پر قدرت، راستگو، درستکار و شجاع بود. بسیاری او را بهترین شمشیر زن روزگار شرق می نامند.خیلی ها معتقدند که مشرق زمین تاکنون شمشیر زنی به مانند او ندیده است،به گفته مورخان او با هر دو دست به خوبی و مهارت کامل شمشیر زنی می کرد. لطفعلی خان زند بسیار خدا دوست بود و هنگامی که آغامحمدخان قاجاربه او گفت بر او سجده کند پاسخ داد : من تنها به خدا سجده می کنم.

واپسین فرمانروای زند بود که میان سالهای ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ (هجری) بر سر پادشاهی با هماورد نیرومندش آغا محمدخان قاجار به نبرد پرداخت و سرانجام از او شکست خورد و با مرگ او پرونده دودمان زند نیز بسته شد.
وی پسر جعفر خان زند و نوه صادق خان زند برادر بنیادگذار فرمانروایی زندیان؛کریمخان زند وکیل الرعایا بود. وی دارای ویژگیهای برجسته بسیاری چون خوش‌سیمایی،دلاوری،نیرومندی و هوش سرشار بود. وی از ادب و شعر هم بی‌بهره نبود.شعر زیر را که در تاریخ ایران بسیار نامور می‌باشد وی درباره شکستهایش از اغامحمد خان سروده است:
 
یا رب ستدی مملکت از همچو منی***
دادی به مخنثی،نه مردی نه زنی

از گردش روزگار معلومم شد***
پیش تو چه دف‌زنی چه شمشیرزنی
  • سوشیانت

زندگی نامه سید ابوالحسن اصفهانی

سوشیانت | جمعه, ۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی 

سید ابوالحسن مقدمات علوم را در قریه مدیسه فرا گرفت و در آغاز جوانی به اصفهان رفت و در مدرسه نیماورد تحصیلات خود را ادامه داد. وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول در درس خارج شرکت نمود. از استادان او در اصفهان آخوند ملا محمد کاشانی از مدرسان علوم عقلی و ریاضی، سید مهدی نحوی، سید محمدباقر درچه ای، سید هاشم چارسوقی، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیر خان قشقایی را برشمرده اند. وی در 13 ربیع الاول 1308 در بیست و چهار سالگی برای ادامه تحصیلات عازم نجف اشرف شد. هنگامی که در 11 جمادی الاول همان سال به نجف رسید، در مدرسه صدر ساکن شد و از محضر درس استادان بنام حوزه نجف میرزا حبیب‌الله رشتی، آخوند خراسانی، میرزا محمدحسن شیرازی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی، فتح‌الله شریعت اصفهانی و مولی عبدالکریم ایروانی بهره برد. از میان همه استادان، اصفهانی بیش از همه، یعنی حدود 17 سال از درس آخوند خراسانی استفاده نمود و جزو نزدیکترین شاگردان و اصحاب این استاد به شمار می رفت. 

  • سوشیانت

مرداویج دیلمی

سوشیانت | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ق.ظ | ۰دیدگاه
مرداویج
 

از حدود سال 321 ، برای مرداویج گرفتاری جدیدی پیش آمد و آن اختلاف او با پسران بویه است . پسران بویه ، که بزرگتر و شجاعتر از همه آنها علی نام داشت ، بعد از شکست ماکان پسر کاکی از نزد او به خدمت مرداویج در آمدند و علی از طرف مرداویج حاکم کرج شد . ولی به زودی میان آنان خلاف افتاد و علی از قلمرو حکومت مرداویج بیرون رفت و بر اصفهان تاخت و آن را در سال 321 فتح کرد و قدرت و شوکتی به دست آورد .

چون این خبر به مرداویج رسید ، بیمناک شد ؛ زیرا از شجاعت و تدبیر و کاردانی علی ایمن نبود . پس بر آن شد که او را به نحوی اسیر سازد و برای اجرای نقشه خویش ، نخست نماینده ای با نامه نزد علی فرستاد و وعده داد که سربازان بسیار در اختیار او خواهد نهاد تا شهرهای دیگر را نیز فتح کند و در همین حال برادر خود وشمگیر را با سربازان بسیار به جانب اصفهان فرستاد تا علی را که هنوز به نامه وی سرگرم و مطمئن است ، اسیر کند . لیکن علی از این امر آگاه شد و از اصفهان به ارجان (بهبهان) رفت . وشمگیر هم بی منازعه ، وارد اصفهان شد و بدین طریق اصفهان دوباره جزء متصرفات مرداویج در آمد .

  • سوشیانت

بابک خرمدین قهرمان ملی

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

بابک خرمدین ابرقهرمان ایرانی

بابک سردار بزرگ ایرانی و قهرمان ملی ایرانیان،نقطه تاریک تاریخ ما و چالش کتاب های تاریخی درسی ما می باشد که کمتر و یابه نوعی اصلا در مورد آن اطلاع رسانی نشده است.شاید کمتر کسی از آرمان ها و زحمات او خبر داشته باشد،در صورتی که دین زیادی از او بر گردن ما می باشد.

بابک خرمدین بنیان گذار یکی از بزرگترین جنبش هایی که برای کوتاه کردن دست تازیان در ایران آغاز شد جنبش ملی خرمدینان در قرن دوم و سوم هجری بود ملت ایران که در این تباهی هیچ نقشی نداشت تا آخرین دم برای کشورشان جان فشانی کردند در آذربایجان خرمدینیان در گیلان و طبرستان مردم تا دوبیست سال در برابر تازیان مقاومت کردند در ناحیه خراسان آزاد مردی بنام یعقوب لیث صفاری تا زمانی که بیماری او را از پای در نیاورده بود در برابر تازیان مقاومت کرد.

اینجاست که بزرگی روح ملتی ثابت می شود در حالی که تازیان شام و مصر و شمال آفریگا فرهنگ و تمدن آنها را نابود کردند و امروز کوچکترین اثری از زبان آنها نیست اما ایران هنوز زنده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ