ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اردشیر» ثبت شده است

احوال سلوکید ها و اشکانیان

سوشیانت | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

با مرگ اسکندر در «بابل» به سال 323 پ.م. سرزمینهای اشغالی او میان سه سردارش تقسیم شد وایران به «سلوکوس» رسید.

طایفه «اشکانیان» از شمال شرقی ایران سرازیر شدند و بساط «سلوکید»ها را برچیدند. اولین شاه «اشکانیان»، «میترادات»( 138-170 پ.م. )بود که بر قسمت عمده سرزمینی که قبلاً از آن هخامنشی بود دست یافت.

«اشکانیان» سواران چیره دستی بودند. اول به دشمن حمله می کردند، ناگهان برگشته در حالی که وانمد به فرار می کردند، تیرهای کارسازی به سوی دشمن در تعقیب رها می کردند. در سال 53 پ. م یعنی فقط دو سال پس از اینکه قیصر روم جزایر بریتانیا را تسخیر کرد، تمامی لسگر چهل هزار نفری رومی، از جمله سردار آن کراسوس(Carrhae) در جنگ "“Carrhaeدر شمال بین النهرین، به دست اشکانیان به کلی منهدم شد. مارک آنتونی(Marc Antony) مشهور هم در گسترش به سوی شرق از طرف "اشکانیان" متحمل شکستهای سنگینی شد.

  • سوشیانت

اردشیر اول

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

نگاهی به زندگی نامه اردشیر یکم هخامنشی

پایان کار خشایارشا

پس از خاتمه جنگ یونان ، واقعه مهمی در سلطنت خشایارشا روی نداد و او اوقات خود را به لهو و لعب می گذراند . بزرگان پارسی که از سستی او ناراضی شده بودند با نظر تحقیر به او می نگریستند . در این اوضاع و احوال شخصی به نام اردوان که رئیس قراولان مخصوص شاه بود با کمک خدمتکاری به نام مهرداد شبانه وارد خوابگاه خشایارشا شدند و او را در خواب کشتند . با مرگ خشایارشا دربار هخامنشی درگیر یک سری بردارکشی ها و پدرکشی های بیرحمانه شد که این سلسله را به سرعت رو به انقراض و انحطاط کشانید .

اردشیر یکم

اردشیر یا ارتخشتره ملقب به اردشیر درازدست یا اردشیر یکم پادشاه هخامنشی بود. او سومین پسر خشایارشا بود. پس از به قتل رسیدنِ پدر و برادرش داریوش که جانشینِ قانونی بود، به دستِ اردوان فرمانده گارد نگهدار شاه، بر تختِ شاهی نشست. اردشیر ۴۱ سال فرمانروایی کرد.

  • سوشیانت

شورش های زمان اردشیر

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

شورش فنیقیه و قبرس در زمان اردشیر سوم

اردشیر سوم دهمین شاهنشاه هخامنشی بود که از سال ۳۵۸ تا ۳۳۸ پیش از میلاد بمدت ۲۰ سال بر ایران پادشاهی کرد. سلطنت اردشیر سوم، تماماً صرف خوابانیدن شورش‌ها، در ممالک تابعه گردید. مصر که طغیانش همچنان از سالها قبل، ادامه یافته بود، غالباً به طغیان‌های آسیای صغیر (غرب ترکیه) و نواحی مجاور نیز دامن می‌زد و همین نکته سبب شد که شاه برای دفع آن، دست به اقدام جدی بزند. با وجود این لازم دید که نخست به شهر صیدا (شهری در لبنان امروزی) که هم پیمان مصر بود و فنیقیه را هم به آشوب کشیده بود، توجه کند.

 

شورش در صیدا

در زمان اردشیرسوم، اهالی صیدا و دیگر قسمت‌های فینیقیه، چون از حکام ایران ناخشنود بودند، شورشی بر پا کرده با مصری‌ها بر ضد شاه همدست شدند. اردشیر سوم چون دید که شورش دامنه یافته، قبرس و دیگر شهرهای فینیقی نیز با صیدآئی‌ها همدست شده‌اند و مصری‌ها هم بشورشیان کمک می‌کنند، مصمم شد خود با سپاهی مکمل به‌طرف سوریه حرکت کند. در فینیقیه شهری بود، که یونانی‌ها آنرا تری‌پولیس یعنی سه شهر می‌نامیدند این شهر ترکیب شده بود از آراد، صیدا و صور. تری‌پولیس در میان شهرهای فینیقیه از همه مهم‌تر و مقر سنای فینیقیه بود. ولی وُلات ایران در صیدا می‌نشستند و با خشونت با مردم رفتار می‌کردند. بر اثر این رفتار صیدائی‌ها مصمم شدند خود را از قید ایران برهانند. و با این مقصود دیگر شهرهای فینیقیه را تحریک کردند، که نیز چنین کنند و رسولانی بمصر فرستاده، کمک از پادشاه آن خواستند.

  • سوشیانت

پارس ها و امپراتوری هخامنشیان

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارس ها پیش از امپراطوری هخامنشیان

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است . اینان دولتی تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان تحت سلطه خود در آوردند . وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول ۲۵ قرن متوالی بلندی ها و پستی ها را پیمودند .

پارسیها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمدند . برای نخستین بار در سالنامه آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور پارسوآ در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است . بعضی از محققان مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوآ همان پارسی ها بوده اند . البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد . تصور می شود اقوام پارسی پیش از اینکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند ؛ در این ناحیه توقف کوتاهی کردند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد درناحیه پارسوماش ؛ روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود ؛ مستقر شدند . از کتیبه های آشوری چنین استنباط می شود که در زمان ؛؛ شلم نصر ؛؛ ( ۷۳۱-۷۱۳ ق.م) تا زمان سلطنت  ؛؛ آسارهادون ؛؛ (۶۲۲ ق.م )‌پادشاهان یا امرای پارسوآ ؛ تابع آشور بوده اند . پس از آن در زمان فرورتیش ( ۶۵۵-۶۳۳ ق.م ) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود . هرودوت می گوید : پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده اند . شش طایفه اول عبارتند از ::پاسارگادیان ؛ مرفیان ؛ ماسپیان ؛ پانتالیان ؛ دژوسیان و گرمانیان . چهار طایفه دوم عبارتند از :: داییها ؛ مردها ؛ دروپیک ها و ساگاریتها . از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر برتری داشته اند و دیگران تابع آنها بوده اند .

  • سوشیانت

شهر باستانی کَبنَک

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کبنک

 

محوطه تاریخی هفت‌تپه شامل بقایای یک شهر و اجتماع بزرگ مربوط به دوران ایلام میانه (حدود قرن چهارده پیش از میلاد) بوده که از تپه‌های متعددی تشکیل شده است که با توجه به آثار و لوح‌های به دست آمده از این محوطه احتمالا نام این شهر باستانی "کَبنَک" بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خوزستان این شهر در اواخر سده چهاردهم پیش از میلاد تخریب و بخش‌هایی از بناها بر اثر آتش‌سوزی نابود شد. این محوطه در دوره محدودی مسکونی بوده و پس از ویرانی هیچ گاه رونق قبلی خود را به دست نیاورد و فقط سکونت‌های کوچک و استقرارهایی موقتی در دوران‌های متأخرتر پارتی و ساسانی در آن ایجاد شد.

پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت‌تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین‌المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه‌های مختلف علمی آغاز کرد.

در این رابطه یک پایگاه دایمی پژوهشی شامل بخش‌های آزمایشگاه، ‌حفاظت و مرمت، کتابخانه، رایانه، تالار کتیبه، بانک سفال و بخش اداری در موزه هفت‌تپه با عنوان مرکز مطالعات پایگاه چغازنبیل و هفت‌تپه ایجاد و تجهیز شده است.

چارچوب کلی این مرکز به دو بخش مطالعاتی و اجرایی تفکیک می‌شود که در بخش مطالعاتی آن مواردی همچون مستندسازی، مطالعات باستان‌شناسی، معماری، زمین‌شناسی، شناخت مواد و مصالح، ‌زیست‌محیطی، حفاظت و مرمت، ژئوفیزیک و غیره گنجانده شده و در بخش اجرایی نیز انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی مجموعه تاریخی بر مبنای اطلاعات به دست آمده در نظر گرفته شده است.

  • سوشیانت

پل چینود

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

پل چینود یا پل صراط

پل چینور یا چینود، پلی است که باید همه مردم، چه پارسا و چه بدکار پس از مرگ از آن بگذرند. پل چینوت، پلی نیست که پایه و ستون داشته باشد. این پل در اوستا نامیده شده که در این واژه به چم « گذرگاه، پل» و به چم «جداکننده» است. 
در گاتها، در اشتود گات هات 46 بند 10و11 ، چینوت پلی است که مردم پارسا وبدکار پس از مرگ، از آن عبور کرده و پاداش و پادافره اعمال خویش را دریافت میکنند. 
اشوزرتشت در گاتهای خود سخنی از پهنی و باریکی پل و افتادن و سرنگون شدن یا راه یافتن به بهشت و دوزخ بر زبان نمیراند. 
دردینکرد و داد ستان دینیگ و بندهش در مورد مکان و چگونگی پل چینود چنین آمده: در ایرانویج در بالای قله داییتی پل چینود به بلندی یک صد مرد قرار دارد. در هنگام عبور پارسایان نه نیزه که هر نیزه به درازای سه نای است، پهن میشود و در هنگام عبور بد کاران همانند تیغ استره، باریک و تنگ میشود. 
در خرده اوستا آمده است که، در بامداد روز چهارم، روان درگذشته باید از پل چینود گذر نماید و در صورتیکه نیکوکار باشد به آسانی از آن عبور کرده و وارد بهشت میشود، و اگر بد کار باشد از پل به سمت دوزخ سرنگون میشود.

  • سوشیانت

حقوق زنان در دین زرتشتی

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۵۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

حقوق و جایگاه ارزشمند زنان در ایران باستان

عبارت «ایران باستان» مفهومی بسیار وسیع و پر دامنه است. با اینکه آغاز و پایان این دوره را نمی‌توان در زمان خاصی تحدید کرد و تعریف کامل و یکسانی برای آن وجود ندارد؛ اما با این‌حال «ایران باستان» گستره‌ای چندین هزار ساله در طول زمان و گستردگی‌ای میلیون‌ها کیلومتر مربعی در پهنه مکان را در بر می‌گیرد. پهنه‌ای که حتی در یک زمان واحد، قوم‌ها، باورها، شیوه‌های زندگانی، ادیان و حکومت‌های گوناگونی در آن بودوباش داشته‌اند. دستیابی به واقعیت‌های تاریخی و آگاهی از شیوه‌های زندگانی و باورهای مردمان با چنین عبارت‌هایی کلی (که گاه نتیجه نهایی آن نیز مثلاً با واژه «ارزشمند» در صورت مسئله می‌آید) ممکن نمی‌شود.

به این ترتیب و برای دستیابی به پاسخی شایسته، در آغاز ناچار و موظفیم که یا صورت مسئله خود را اصلاح کنیم و آنرا به یک دوره کوچکتری محدود سازیم و یا واژه «ارزشمند» را از آن کنار بگذاریم.

  • سوشیانت

کتیبه پنجم داریوش‌شاه در شوش

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۳۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کتیبه پنجم داریوش‌شاه 

از داریوش بزرگ، کتیبه‌های فراوانی در شهر شوش به دست آمده است که بر روی سنگ‌های مرمرین، پاستون‌ها، لوح‌های گلین و یا بر آجر نگاشته شده‌اند. بیشتر این کتیبه‌ها، مانند دیگر نبشته‌های هخامنشی به سه خط و زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند. متن زیر گزارش فارسیِ یکی از مهمترین کتیبه‌های داریوش بزرگ، یعنی کتیبه پنجم او در شوش (DSe) است که در آن اندیشه‌های داریوش در زمینه صلح‌جویی و همبستگی سرزمین‌ها، آبادانی و سامان شهرها، پاسداشت ناتوانان، پایندگی میهن و بسا نکات مهم دیگر آمده است. این کتیبه کوتاه، همراه با نویسه اصلی میخیِ فارسیِ باستان، آوانوشت و برخی توضیحات از سوی این نگارنده در دست چاپ است و ترجمان آسان‌خوانِ آن در اینجا منتشر می‌شود.

  • سوشیانت

نوروز از نگاه اسلام

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

اعجاز نوروز

همانطور که می دانید ایرانی ها در بسیاری از زمینه ها و یا به عبارتی در تمامی علوم و فنون از عهد باستان تا کنون پیشرفته بودند و مبدع خیلی از اختراعات بشری می باشند و امور را به بهترین نحو انجام می دادند و برای هر اتفاقی دلیل می یافتندو از مردمان زمانه خود بسیار پیشرفته تر و قرن ها جلوتر بودند.در زمانی که اروپاییان و ساکنان قاره آمریکا در جهالت به سر می بردند ایرانیان دارای تمدن های با شکوه،قانون مند و پیشرفته بودند.

در ایران باستان جشن ها و آئین های بسیاری وجود داشت که به نظر نگارنده هیچ کدام بی علت و بی حکمت نمی تواند باشد.

یکی از بزرگترین این مراسم ها و جشن های کهن و باستانی،عید نوروز می باشدکه از هزاران سال گذشته تا کنون پاسداشت و برگزار می شود و در بین تمامی آریاییان و اقوام مختلف ایرانی و آریایی به زیبایی هر چه تمام تر برگزار می شود و این سنت زیبا را حفظ کرده اند.

جشن نوروز یادگار جمشید پادشاه استوره ای و افسانه ای ایران زمین؛که پدر همه ما ایرانیان می باشد و به گفته تاریخ داراری «فَر» کیانی بوده که اکنون از آن به عنوان پیامبری تعبیر کردند می باشد که برای همه ما آنرا به ارث گذاشته و چه میراث ارزشمندی است که به نوعی می توان گفت که هویت ما ایرانیان و نقطه عطفی در زندگی همه ما می باشد.

  • سوشیانت

ساتی‌برزن

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

ساتی‌برزن

ساتی‌برزن از فرماندهان عصر داریوش سوم دوازدهمین و آخرین شاهنشاه هخامنشی ساتراپ (والی) هرات است. او مردی متهور و دلاور و حادثه‌جو و از متحدین بسوس والی باختر (بلخ) بود که از یک طرف پنجه بخون داریوش آلود و از طرف دیگر بعد از تسلط اسکندر مقدونی بر ضد مقدونیان قیام کرد و چند ماه در جنگ و گریز بود تا جان بر سر این کار نهاد. بسال 331 ق. م. در سومین و آخرین جنگ دارا (داریوش) با اسکندر که در گوگمل (در نزدیک نینوای سابق و اربیل کنونی) روی داد. ساتی برزن فرماندهی سپاهیان هراتی را داشت.

بعد از شکست قطعی دارا و فرار او بسوی مشرق عده‌ای از سرداران او به اشارت بسوس بر ضد او توطئه‌ای چیدند و شاهنشاه را بازداشتند. ساتی برزن نیز در این توطئه شرکت داشت و چون اسکندر بتعقیب آنان برخاست و بنزدیکی آنان رسید ساتی برزن بهمراهی سرکردهٔ دیگری بنام برازانت زخمهای مهلکی به دارا زدند و او را در حال نزع گذاشتند و با 600 سوار گریختند. (330 ق.م.) بروایت آریان و کنت کورث مورخان یونانی سال بعد ساتی برزن در گرگان بحضور اسکندر رسید و اعلام اطاعت و وفاداری کرد. اسکندر نیز او را بحکمرانی ایالت هرات که در دورهٔ سابق داشت مجدداً منصوب کرد. ساتی برزن به هرات رفت و هنگام ورود اسکندر به آن ایالت به استقبال فاتح مقدونی شتافت و شرط خدمت بجای آورد. 

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ