ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایرانیان» ثبت شده است

تأثیر و نقش زنان در تاریخ وفرهنگ اصفهان تا پایان عصر صفوی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

«مقاله وارده»

نقش زنان در عرصه های تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران زمین قابل ملاحظه است از جمله تأثیر این مسئله در منطقه اصفهان چشمگیر و مطرح بوده است. اگر چه به این موضوع کمتر توجه شده است لکن با توجه به برخی منابع و استناد به بعضی آثار می توان در این خصوص مطالبی را دریافت. در این مقاله سعی بر آن است که هر چند به اختصار، تأثیر زنان این خطه را در عرصه های مختلف تا پایان دوره صفویه تبیین کنیم.

موقعیت و جایگاه زنان در تاریخ کشور ما، بعد از اسلام محسوس تر است. چرا که بانوان به سبب ارزشی که تعالیم اسلامی برای آنان قائل گردید وضعیت بهتری یافتند اما نمونه هایی از شخصیت زنان مؤثر در دوران باستان و حکایات اساطیری نیز وجود داشته که برخی مربوط به منطقه اصفهان بوده و یا در آن ناحیه تأثیرگذار بوده اند. از جمله

می توان به بانوانی مانند «هما» معروف به چهرآزاد دختر «بهمن بن اسفندیار» اشاره نمود که او را بانی و باعث عمران و عمارت هایی در اصفهان و برخی از شهرهای ایران دانسته اند.(1) و یا دختر «برزین» که از عوامل مؤثر در خاندان ساسانی بوده است.(2)

در برخی از منابع تاریخی معتبر آمده است که اولین زن ایرانی که به دین مبین اسلام گروید، بانویی به نام «امة الفارسیه» و اصفهانی بوده است و حتی آمده است که او اولین مسلمان ایرانی بوده چرا که قبل از سلمان، اسلام را انتخاب نموده و سلمان فارسی به راهنمایی این خانم به محضر پیامبر اکرم(ص) راهنمایی شده است.(3) عبداللّه بن عباس از قول سلمان آورده: چون بر عزیمت به یثرب (مدینه) مصمم شدم و قصد پای بوسی خواجه کائنات حضرت محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و سلم، نمودم در آنجا زنی اصفهانی را دیدم که در وصول به یثرب و دولت دریافت سعادت اسلام بر من سبقت گرفته بود و او مرا به سوی آن حضرت راهنمایی کرد.(4) برخی نیز اولین ملاقات سلمان با «امة الفارسیه» را در مکه ذکر کرده اند.(5)

  • سوشیانت

ایران در دوران صفویه

سوشیانت | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

ایران در دوران صفویه

اوضاع سیاسی:

در اوایل قرن دهم هجری، برابر قرن شانزدهم میلادی، سلسلۀ صفوی به حکومت رسید و شاید بتوان گفت پس از نهصد سال سلسله ای قدرتمند سرنوشت کشور را به دست گرفت. در این دوره شهرهای مختلف مانند تبریز، قزوین و اصفهان به عنوان پایتخت انتخاب می‌شود. شهر اصفهان از لحاظ شکل گیری و بافت شهری، نوع بناها و تزئینات معماری مبین رشد و توسعه فضاهای شهری، شکوفایی اندیشه و خلاقیت و توخه به هنر و حرفه‌های متعدد در این دوره است.
هنگام بر تخت نشستن شاه عباس کشور بسیا ضعیف و آشوب زده بود. عثمانیها در غرب و شمال غربی و ازبکان از شرق مشغول تاخت و تاز بودند. در داخل نیز ضعف شاهان قبلی و دسته بندی نیروهای قزلباش و تقابل آنها با عناصر ایرانی دولت، وضعیت وخیمی به بار آورده بود.
شاه عباس پس از سرکوب شورش های داخلی به سر و سامان دادن به اوضاع خارجی پرداخت. برای مقابله با ارتش عثمانی از دولت انگلیس کمکهای مالی و نظامی دریافت کرد و تسلط خود بر بنادر و جزایر خلیج فارس را گسترش داد که این خود مناسبات جدیدی میان ایران و دول شرق و غرب در زمینه ی تجارت و بازرگانی ایجاد کرد.در داخل هم برای جلوگیری از قدرت گرفتن بی اندازه ی قزلباش ها نیروی سوی مرکب از چرکس ها، گرجی ها و ارامنه ایجاد کرد که در سپاه شاه تعلیم می دیدند.این افراد اغلب از اسیرانی بودند که در زمان شاه طهماسب از قفقاز به ایران آمده بودند و ارتشی دایمی با نام شاهسون تشکیل دادند.

  • سوشیانت

اوضاع اقتصادی ایران در عهد شاه عباس صفوی /صادرات ابریشم رتبه اول

قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: دوره چهارده ساله سلطنت شاه صفی (1052-1038 ﻫ . ق.) در مقایسه با برهه پیش از خود- یعنی دوره زمامداری شاه عباس اول- با نتایج مطلوبی همراه نبود و منحنی قدرت صفویه در این عصر، روندی نزولی به خود دید. زمامداری شاه صفی، به ویژه در زمینه اقتصادی، با کاهش تولیدات کشاورزی و آشفتگی وضعیت تجارت و در نتیجه، ضعف توان اقتصادی همراه بود.

شکوفایی و رونق اقتصادی ایران در طی زمامداری شاه عباس اول که بر اثر اقدامات و اصلاحات گسترده او به ویژه در زمینه اقتصاد و رشد و توسعه تجارت، خاصه تجارت ابریشم، پدید آمد، در دوره جانشنی او، شاه صفی، کاستی هایی به خود گرفت و در برخی جنبه ها دچار تزلزل و نقصان شد.
در این بین، عمده ترین کالای طبیعی ایران عصر صفوی، ابریشم بود که به همین لحاظ، صادرات عمده ایران را نیز تشکیل می داد. محصول ابریشم، عمدتاً در استان های شمالی- گیلان، مازندران و استرآباد (گرگان)- و تاحدی کمتر در اردبیل، شروان، شماخی، قراباغ، خراسان و اطراف یزد به دست می آمد.
تولید ابریشم در اواخر قرن دهم هجری، در نتیجه جنگ های ایران و عثمانی، تنزل پیدا کرده بود؛ اما شاه عباس اول کوشش های راسخی را جهت توسعه محصول ابریشم به عمل آورد. آمار و اطلاعات درباره صنعت ابریشم، چندان معتبر نیست. براساس تخمین سال 1618م.، حدود 232000 من یا 125 تن محصول ابریشم تولید شده است. اولئاریوس، دو دهه بعد، محصول ابریشم پرحاصل ترین این نواحی را در سال بدین قرار عنوان می کند: گیلان در حدود 8000 عدل، شروان در حدود 3000 عدل، خراسان در حدود 3000 عدل، مازندران در حدود 2000 عدل و قراباغ در حدود 2000 عدل.

  • سوشیانت

شاهان حکومت مظفریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

حکمرانان حکومت مظفریان

قطب الدین شاه محمود 

زندگینامه

قطب الدین شاه محمود در جمادی‏الاول ۷۳۷ ق/ دسامبر ۱۳۳۶ م زاده شد. در توطئه دستگیری و نابینا کردن پدرش مبارزالدین محمد شرکت داشت. پس از آن که شاه شجاع بر تخت نشست، اصفهان و ابرقو به او سپرده شد. وی در دوره هفده ساله امارتش در اصفهان، زمانی مطیع فرمان شاه شجاع بود و برای مدتی نیز فارس را به کمک پدر زنش اولیس ایلکانی در تصرف داشت. شاه محمود ۳۸ سال و ۵ ماه و ۹ روز عمر کرد. پس از مرگ ۷۷۶ ق/ ۱۳۷۵ م چون فرزندی نداشت، گروهی از اهالی اصفهان هوادار فرمانروایی سلطان اولیس فرزند شاه شجاع و گروهی دیگر خواستار پیوستن اصفهان به قلمرو پادشاهی شاه شجاع شدند. بر اثر این دو دستگی شورشی در شهر درگرفت و مردم اصفهان چنان با هم به نزاع پرداختند که پیش از ۱۰ نفر بر جنازه شاه محمود برای نماز حاضر نشدند. اما شاه شجاع پس از آگاهی از مرگ برادر به اصفهان رفت و آن شهر را رسما" به قلمرو خود افزود.

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش پنجم)

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

پایان کار یک سردار (بخش پنجم)


مدت کوتاه و کارهاى زیاداصلان غفارى در کتاب خود فصلى را به ناممکن بودناقدامات اسکندر در زمانى کوتاه ۱۲ سال اختصاص داده است و مى گوید: ممکن نیست کسىبتواند در مدت کوتاه عمر اسکندر مقدونى این همه کار انجام دهد.وى ابتدا به نقلاز کتاب مجمع التواریخ و القصص مى نویسد: پادشاهى اسکندر رومى ۱۴ و به روایتى ۱۲سال بود. اسکندر به مغرب و مشرق رسید و عالم بگردید و پادشاهان را قهر کرد و بروبحر به زیر پاى آورد و این به جز به عمر دراز نتوان کرد و الله اعلم 
وى سپس نقل دیگرى از یاقوت حموى نویسنده معجم البلدان مى آورد که او نیز اسکندر رازیر سؤال برده است . در کتاب مذکور جلداول صفحه ۲۳۵ آمده است: «اهل سیر گفته اند کهاسکندر بن فیلفوس رومى پادشاهانى را بکشت و بر بسیارى چیره گشت و کشورهاى بیشمارىرا تا اقصاى چین فتح کرد و سد را بنا و کارهاى زیادى نموده بمرد در حالیکه عمر او۳۲سال و ۷ ماه و در این مدت دمى نیاسوده بود. مؤلف گوید: اگر این موضوع راست باشدعجیب و مخالف عادت است. آنچه به گمان من مى رسد و خدا داناتر است اینکه مدت پادشاهىاو اوج نیکبختى او این مقدار بوده وعلما آن را به حساب عمر او گذاشته اند. سیر آفاقو طى منازل به همراهى لشگریان بخصوص اگر کندى حرکت قشون و احتیاج به کسب آذوقه وعلوفه و دفاع مدافعین قلاع وشهرها در نظر گرفته شود احتیاج به زمان دارد. این محالاست که با وجود داشتن سنى کمتر از ۲۰ سال بتواند در کشور خودنظم و نسق برقرار وهیبتش در دلها جا بگیرد و لشگریان گرد او جمع آیند و سردارى و سرورى به دست آورد واینکه تجربه و عقلى به هم رساند که آن همه حکمتها یى که به او نسبت مى دهند براى اوقابل درک باشدمحتاج به زمان دراز دیگرى است. پس در چه زمانى او سیر جهان و کشورگشایى ها و ایجاد شهرها و گماشتن دست نشاندگان را انجام داده است...« 

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش چهارم)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۱دیدگاه

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

اشتباه چند هزار کیلومتری (بخش چهارم)


دکتر احمد حامی به عنوان یک فرد فنی که تخصص ویژه ای در احداث راه ها،خطوط مواصلاتی و اهمیت ترابری داشته معتقداست جنگ های اسکندر بسیار سوال برنگیز است.وی درباره جنگ گرانیک اولین جنگ بزرگ اسکندر با قراولان ایران وجنگ ایسوس می گوید

آماده کردن خوراک،پوشاک،آب،خوابگاه،جنگ افزار و... برای 64500 تا 154500جنگنده،امروز کار بس دشواری است و دوهزار و سیصد سال پیش ممکن نبوده است.پیشامد جنگ گرانیک باید چنین بوده باشد که آلکساندرس جوان،از اینکه پدرش Philoppos کشته شده و مادرش Olympias او را فرزند پدرش نمی دانسته،رنج می برده و خجالت می کشیده و سرافکنده بوده،برای گریز از تحقیر شدن و پوشانیدن نقاط ضعف خانوادگی،خود را به آب وآتش زده و از خطر نهراسیده است.این جوان جنگجو با چند صد تن از مردان ماجراجوی همانند خودش،در تنگه هلس پونت(داردانل امروزی)از آب گذشته و در کناره آسیای کوچک پیاده شده و به روش راهزنان،به آبادی ها و شهر های آسیای کوچک باختر یدستبرد می زده است.از دستبرد زدن ها،مالی به چنگ آورده وبا مال غارتی،یاران تازه اجیر کرده و کم کم زورمند شده و کارش بالا گرفته است

  • سوشیانت

یفتلی‏ها (هیاطله)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 یفتلی‏ها (هیاطله)
یفتلی‏ها (هیاطله) مردمانی بودند که مانند کوشانی‏ها درباره اصل و نسب‏شان دو دیدگاه عمده و متفاوت وجود دارد: دیدگاه اول این طایفه را از اقوام ایرانی (آریایی) و دیدگاه دوم از اقوام ترک می‏داند. استاد جلیل دوستخواه، گزارشگر و پژوهشگر کتاب «اوستا» در رابطه با هیاطله چنین می‏نویسد: «در اوستا «خویَونَ» یا «هُویَونَ» و در پهلوی (خُیون) یا «هُیون» و در فارسی «خیون» یا «هون» نام سرزمین و مردمی بوده است در آن سوی آمودریا (جیحون) که به احتمال زیاد یکی از اقوام ایرانی به شمار می‏آمده‏اند. در اوستا «خیون» از قبیله‌های تورانی شمرده شده و در ایاتکار زرایران ارجاسب پادشاه توران، از خیونان است.
از نخستین سده‏های میلادی (مساوی اواخر دوره اشکانی) که اقوام ترک تبار در این سرزمین و بخشهای گرداگرد آن، جانشین اقوام ایرانی شدند، به تدریج «خیون‏ها» یا «هیون‏ها» با ترکان و هفتالان یا هیاطله یکی به حساب آمدند.»
به نظر می‏رسد آنانی که هیاطله (خیون) را ترک تبار می‏دانند به خاطر آن باشد که این طایفه در اوستا از قبیله‌های تورانی معرفی شده است و توران که در شاهنامه فردوسی در برابر ایران قرار دارد، ترک پنداشته شده است. در حالی که محققان و مورخان مشهوری توران را ترک ندانسته بلکه آریایی تبار معرفی می‏کنند. استاد جلیل دوستخواه، در این رابطه می‏نویسد: «ترک خوانده شدن تورانیان و ترکستان نامیده شدن سرزمین توران که در متن‌های فارسی و عربی و از آن جمله در شاهنامه راه یافته، حاصل یک اشتباه تاریخی است که بر اثر مهاجرت اقوام ترک تبار آسیای میانه به سرزمین باستانی توران از روزگار اشکانیان به بعد پیش آمده است.»

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش اول)

سوشیانت | پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۲۷ ب.ظ | ۸دیدگاه

 

بازخوانی دروغی 2300 ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

آنگاه که افسانه جاى تاریخ را مى گیرد (بخش اول)

 

از دید بسیاری از ایرانیان اسکندر مقدونی سرداری جنگی مشابه بسیاری از جنگاوران تاریخ است.شاید هیچکدام از ما ایرانی ها از اسکندر مقدونی و سفر جنگی وی به آسیا چیزی در حد۱۰سطرنیز ندانیم اما بد نیست بدانیم اسکندر مقدونی«افتخار تمدن غربی وپایه تفکرات غلط بسیاری از غربی ها نسبت به شرق(به ویژه ایران)است«. 
کودک،جوان و حتی تحصیل کردگان غربی همگان اسکندر را ستایش می کنند واو را به مانند یک «قدیس رزم آور»می دانند، شاید تا اینجای قضیه به ما ایرانی ها مربوط نباشد.«عده ای از مردم دنیا مایلندبا شخصیت خیالی به نام اسکندر مقدونی وفتوحاتش برای خود پشتوانه تاریخی بسازند
اما داستان به اینجا ختم نمی شود.غرب که چیزی بیش از 500 سال سابقه فرهنگ ساز ی وتمدن ندارد با کمک شخصیت دروغین اسکندر تمدن های 3تا 5 هزار ساله ایران،هند ومصر را منکوب می کند
قصه و افسانه هاى اسکندر که در کتابهاى درسى غرب به عنوان حقایق مسلم و تاریخ به مردم آنها باورانده شده، دیدغرب را به ایران و هند و مصر و تمدنهاى بین النهرین تغییر داده است .

  • سوشیانت

دیو های مازندران

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

دیوان مازندران

فردوسی تنها در چند بخش شاهنامه از «دیوان» به عنوان موجوداتی افسانه‌ای که بسیار نیرومندند و با نیروی جادویی خود نیز به کارهای شگفت دست می‌زنند یاد کرده است. این موارد به ترتیب عبارت است از جنگ سام با دیوان مازندران در دورهٔ پادشاهی منوچهر، جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان مازندران، و پیکار رستم با  اکوان دیو در عهد کیخسرو، ولی فردوسی دربارهٔ این دیوان که چگونه موجوداتی بوده‌اند، به چه شکل و شمایلی بوده‌اند، چه کارهایی می‌کرده‌اند، عادات و رفتارشان چه بوده است و موضوعهایی از این‌گونه به‌ندرت سخن گفته است و به خوانندگان شاهنامه فرصت داده است تا دیوان این افسانه‌ها را آن‌چنان که خود می‌خواهند و می‌توانند در عالم خیال تصویر کنند. البته او در مواردی که کم نیست نیز لفظ «دیو» را به جای ابلیس و اهریمن و به معنی شخص بسیار نیرومند و توانا یا آدم بد به‌کاربرده است که به موضوع مورد بحث ما در این مقاله ارتباطی ندارد.(1) در بین سه افسانهٔ مذکور در فوق، در افسانهٔ لشکرکشی کیکاووس به مازندران و جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان آن سرزمین، بیش از دو داستان دیگر خواننده می‌تواند آگاهیهایی، ولو مختصر، دربارهٔ «دیوان» شاهنامه به‌دست بیاورد و بدین جهت است که نخست این داستان را از این نطر به‌اجمال مورد بررسی قرار می‌دهیم.

  • سوشیانت

تاریخ ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۲۹ ب.ظ | ۵دیدگاه

تاریخ ایران

برای آشکاراندن تاریخ ایران ابتدا اندکی به تاریخ پهنه ایران نمارِش میکنیم تا بهتر تاریخ ایران را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخ ایران پیدا کنیم،تاریخ ایران از زمانی آغاز می شود که نخستین زندگی در پهنه ایران  و خاک سپنتای ایران آغاز شده است و نباید تاریخ ایران را، از زمان هخامنشیان به شمار بیاوریم ، چه اینکه تاریخ ایران بسیار پیشتر از آن آغاز شده است.

در جُستار تاریخ ایران هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود باید به این نکته نگرش داشت که آیا فردید تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ ایران تا کنون در مرزهای رامیاری ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که خود را به گونه‌ای از روش‌های ایرانی می‌خوانده‌اند و در گیتاشناسیی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است در تاریخ ایران زیسته‌اند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ