ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ساسانیان» ثبت شده است

نگاهی به پیشیه دریا نوردی در خلیج پارس

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پیشینه‌ دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست‌کم دو هزار سال پیش از میلاد، می رسد. مردمان تمدن‌های سومر، آکاد، عیلام، همواره بین میان‌رودان(بین‌النهرین) و موهنجودارو در دره‌ سند، از این راه دریایی در رفت و آمد بودند...

 

کاوش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ کنونی نشان داده است که فینیقی‌ها، مردمانی آریایی‌نژاد که در سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه (لبنان، بخش‌هایی از سوریه و فلسطین) زندگی می کردند، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می کردند. پس از روی کار آمدن هخامنشیان در ایران، داریوش اول برای کشف سرزمین‌های تازه از دریانوردان برجسته‌ ایرانی، فینیقی و ساتراب‌های یونانی‌نشین امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بیشتر آسیا و دیگر سرزمین‌ها به دریانوردی بپردازند. به نظر می‌رسد در زمان همین پادشاه بود که شناخت ایرانیان از خلیج فارس بیش‌تر شد.
با این همه، کهن‌ترین سند پیرامون دریانوردی در خلیج فارس به سده چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد . در آن زمان، دریانوردی به نام نیارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمین‌های نه چندان شناخته به سفر دریایی پرداخت. او سفر خود را در یازدهمین سال فرمان‌روایی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانه‌ی تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌های خلیج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در این سفر از راهنمایی چند دریانورد ایرانی، از جمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی بهره‌مند بود و ماجرای سفر دریایی 146 روزه‌ی خود را در سفرنامه‌ای نوشت که اصل آن از بین رفته، اما چکیده‌ای از آن در کتاب یکی از تاریخ‌نگاران سده‌ی نخست پیش از میلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دریانوردی در خلیج فارس با فانوس‌های دریایی بزرگی رو‌به‌رو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را ندیده بود و در سفرنامه‌ی خود از آن‌ها به عنوان یکی از شگفتی‌های سفرش یاد کرده است.

  • سوشیانت

جنگ بهرام گور با ترکان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۳۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جنگ بهرام گور با خاقان تُرک

در میان منابع بومی، طبری گزارش میکند که جنگ با خاقان تُـرک ( شاه اقوام بیابانگرد شمال شرقی، خیونان یا هون ها ) در سال هفتم حکومت بهـرام پنجم، حدود ۴۲۴ میلادی، آغاز شد. در این هنگام بهرام نگران از دریافت تدارکات جنگیِ فرمانروای آن سوی شمال شرقی ایران، بی درنگ به فکر مقابلۀ به هنگام با خطر افتاد. او برای پنهان داشتن برنامۀ خود، با بی تفاوت نشان دادن خود به گزارشهای شمال کشور، پس از سپردن بخش بزرگ سپاه و همچنین ادارۀ کارهای کشور به یکی از برادران خود به نام نَرسی، با سپاه کوچکی در ظاهر برای زیارت آتشکده و معبد آذرگشنسپ به آثورپاتگان ( آذربایجان ) و سپس برای شکار به ارمنستان رفت.

معبد آذرگشنسپ ( معبد شاهان و ارتشتاران ) در آثورپاتگان، بویژه در زمان ساسانیان، پرستشگاهی بود که شاهان اغلب در مناسبت های گوناگون به زیارت آن میرفتند. بزرگان ایران، ناآگاه از برنامۀ بهرام، سفر شاه را فرار از جنگ تلقی کردند و به رغم مخالفت نرسی، با فرستادن سفیری نزد خاقان، که در حال نزدیک شدن بود، از او خواستند تا با دریافت خراج از یورش به ایران صرف نظر کند.

  • سوشیانت

شهروراز

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۱۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

شهربَراز یا شهروراز در سال ۶۳۰ میلادی، از ۲۷ آوریل تا ۹ ژوئن، به مدت کوتاهی، پادشاه ساسانی بود.

نام اصلی او «فرُخان» بود و «شهربراز» لقب او. «شهربَراز» یا شهروَراز به معنای «گراز کشور» یا «گراز امپراتوری» است و اشاره‌ای است به مهارت نظامی و جنگاوری وی و نیز پیروزی‌های پیاپی وی در جنگ‌ها و نبردها. زیرا در ایران باستان گراز نماد ایزد بهرام است که ایزد جنگ و پیروزی است (همان طور که در میان رومیان مارس یا همان مریخ نماد جنگ بود).

شهربراز در زمان خسرو پرویز سمت اسپهبد داشت و یکی از فرماندهان بزرگ ارتش ایران بود که با روم (بیزانس) جنگید و پیروزی‌های شایانی به دست آورد از جمله اورشلیم را گرفت و صلیب راستین را که به اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح بر آن به صلیب کشیده شده بود، به تیسفون پایتخت شاهنشاهی ایران ساسانی فرستاد. شهربراز سپس مصر را در سال ۶۱۶ میلادی و همچنین لیبی را تسخیر کرد و پس از چند سده دوباره قلمروی ایران را به گستردگی زمان هخامنشیان رساند.

  • سوشیانت

تنسر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تنسر یا توسر روحانی زرتشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بوده‌است. ظاهراً تنسر از اشراف‌زادگان اشکانی بود اما او به عقاید نوافلاطونی و دیانت روی آورد. نام تنسر در منابع مختلف به اشکال گوناگون مانند، لوسر، دوسر و غیره آمده‌است. تنسر پس از ظهور اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدان هیربد که بالاترین مقام در میان هیربدان بود، را داشت.

پیشینه

دورهٔ ظهور اردشیر بابکان و بدل کردن ملوک الطوائفی به شاهنشاهی واحد و بنیاد نهادن سلسلهٔ شاهان ساسانی و تجدید حیات و تقویت دین زرتشتی یکی از دوره‌های سرنوشت ساز دولت ایرانست. بنابر روایات متعدد پهلوی و عربی و فارسی یکی از مردانی که در همراهی با اعمال اردشیر بابکان و به کرسی نشاندن منظور او سهم مهمی داشت زاهدی بود تَنسَر نام که شاهی را از پدرش به میراث یافته بود لیکن به ترک آن گفته و گوشه‌نشینی اختیار کرده بود.

  • سوشیانت

اوتانه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

اوتانه یا هوتنه یا هوتن یا به یونانی اتانس نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان هخامنشیان بود.وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، رؤسای هفت خانوادهٔ بزرگ پارسی که هوتن نیز یکی از آنان بود، با کشتن گئومات مغ که به عنوان بردیا فرزند کوروش بزرگ بر تخت نشسته بود، سلطنت را به داریوش بزرگ و خاندان هخامنشی بازگرداند.

پنج روز پس از کشته شدن گئومات، همدستان دربارهٔ اقدامات آیندهٔ خویش در شوش به مذاکره نشستند. در جریان جلسهٔ تعیین نظام آیندهٔ حکومتی ایران، هوتن نظام حکومتی دموکراسی را برای آیندهٔ ایران پیشنهاد کرد و در نکوهش نظام پادشاهی سخن گفت، اما نظرش در آن نشست مورد استقبال قرار نگرفت، و حکومت پادشاهی در ایران تداوم یافت.

پس از رسیدن داریوش بزرگ به شاهنشاهی، هوتن به فرماندهی سپاه حدود ساحلی منصوب شد.

  • سوشیانت

بهمن جادویه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

بهمن جادویه یا بهمن جادو یا بهمن جاذویه یا بهمن ذوالحاجب یا بهمن دراز ابرو یا بهمن مردانشاه در دههٔ ۶۳۰ میلادی در اواخر دوران ساسانی و در طی حملهٔ اعراب به ایران فرماندهٔ سپاه ایران در منطقهٔ سواد (عراق) بود. شهرت او بیشتر بخاطر فرماندهی در جنگ پل است. جنگ پل تنها جنگ در رشته جنگ‌های صدر اسلام مابین ایران و اعراب بود که به پیروزی ایرانیان منجر شد. ابوعبیدبن مسعود ثقفی فرماندهٔ سپاه عرب بود. این جنگ در زمان خلافت عمر و در سال ۶۳۴ میلادی به وقوع پیوست. ابوعبید در این جنگ کشته شد و جنگ با پیروزی ایرانیان به پایان رسید.

  • سوشیانت

عجایب دربار خسرو پرویز به روایت تاریخ

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هفت گنج
از عجایب بارگاه خسروپرویز بارها در منابع مختلف نامى به میان آمده است. «ساسانیان» اثر «کریستین سن» یکى از منابعى است که به این عجایب اشاره کرده است و از گنج گاو، دستمال نسوز، تاج یاقوت‌نشان، تخت طاقدیس، طلاى مشت افشار، گنج بادآورد و شطرنجى از یاقوت و زمرد به عنوان عجایب هفت‌گانه بارگاه پادشاه ساسانى نام برده است. فردوسى نیز در قصیده ای، از «هفت گنج» خسروپرویز نام مى‌برد. هندیان بودایى هم به تقلید از «هفت گنج» خسروپرویز، پادشاه ساسانى، «هفت گوهر» را ترتیب داده بودند.
  • سوشیانت

خسرو پرویز(ابرویز)

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

  • محل حکومت: ایرانشهر
  • دودمان: ساسانیان تاجگذاری: ۵۹۰ میلادی
  • لقب: ابرویز (پرویز) پایان حکومت: ۶۲۸ میلادی
  • مرگ: ۲۸ فوریه ۶۲۸ میلادی
  • نام پدر: هرمز چهارم شاهنشاه قبلی: هرمز چهارم شاهنشاه بعدی: قباد دوم (شیرویه) دین: زرتشتی همسران: شیرین، مریم دختر قیصر موریکیوس ، کردیه خواهر بهرام چوبین فرزندان: شیرویه، پوراندخت، آزرمی دخت، شهریار، مردانشاه، جوانشیر دستاورد های مهم: رساندن وسعت شاهنشاهی ساسانی به دوره هخامنشی و تصرف فلسطین، مصر و قسمت اعظم ترکیهٔ فعلی و محاصره قسطنطنیه، پیشرفت قابل ذکر هنر و موسیقی در شاهنشاهی ساسانی
  • جنگ ها: جنگ با بهرام چوبین، جنگ با روم
  • سردارن سپاه: شاهین و شهربراز (شهروراز)

خسرو دوم نامی است که رومی‌ها به وی داده‌اند. مورخین ایرانی وی را خسرو پرویز (ابرویز) گفته‌اند. از ۵۹۰ تا سال ۶۲۸ میلادی، پادشاه ساسانی بود. وی به جای پدر هرمز چهارم برتخت نشست.

  • سوشیانت

هریوا

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هَریوا سرزمینی باستانی واقع در درهٔ حاصلخیز هریرود بوده است.این سرزمین که نامش را نیز از هریرود گرفته در قدیم بسیار حاصلخیز و هم مرکز شراب سازی بوده‌است. بطلمیوس موقعیت هریوا را در جنوب مرو و باختر، در شرق پارت و بیابان کارامانیا، شمال زرنگ و غرب پاراپامیز آورده است و بنابراین مشتمل بر تقریبا ولایت هرات امروزی در افغانستان می‌شده است. پایتخت آن قبل از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، آرتاکوآنا بوده‌است. باشندگان هریوا را هروی می‌نامند.بطلمیوس در کتاب جغرافیایش نام چند شهر هریوا را نیز برده که این نمایانگر حاصلخیزی و آبادانی در هریوا بوده است. شهرهای دیگر هریوا، بگفتهٔ بطلمیوس و آریان عبارت بودند از:

دیستا - ناباریس - تائووا - آئوگارا - بیتاکسا - سرماگانا – سوسیا- سیفاره - راگائورا - زموخانا - امبروداکس - بوگادیا – ورپنا- گودانا - فوراگا - ختریساخه - خائوورینا - اورتیانا – تائوپانا- استاندا - آرتیکوادنا - اسکندریهٔ آریا - بابرسانا – کپوتانا- آریا - باسیکا - سوتیرا - اُربیتانه - نی‌سی‌بیس - پاراکاناکه - گاریگا - درکاما - کوتاکه - تریبازینا - اَستاسانا - زیمیرا

  • سوشیانت

پزشکی ایران در عهد ساسانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۵۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

اصول علم پزشکی در زمان ساسانیان همان روایت‌ها و دستورهای اوستا بوده به اضافه قسمتهائی از طب هندی و یونانی و مخصوصا در اواخر طب بقراط که به آن مخلوط گردیده بود. به طوری‌که نوشته‌اند یکی از مؤلفان و محققان از روی اوستا۴۳۳۳ نوع بیماری روحی و جسمی را گردآوری کرده که در بین بیماریهای جسمانی و بدنی ، سردی و خشکی و بوی بد و گرسنگی و تشنگی و پیری و غم و اندوه هم نام برده شده است.

در هوسپارم نسک ۱ مطالب زیادی در باب پزشکی و پزشکان نوشته شده ، از آن جمله متذکر گردیده که اهورمزدا برای درمان هر‌بیماری ، گیاهان مخصوصی آفریده است که با بکار بردن آن ، بیماریها درمان می‌شده‌اند. در همین نامه برای پزشک بر حسب گروه‌های گوناگون و پایه تخصص و تبحر دستمزد حق‌القدم تعیین گردیده که نسبت به شخصیت و شأن و دارائی اشخاص و همچنین ضعف و شدت درد یا عمل جراحی عضوی از اعضاء بدن تغییر می‌نموده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ