ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلسله» ثبت شده است

سلطان محمود غزنوی

سوشیانت | شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

بنیانگذاری حکومت غزنوی

محمود، پس از خلع برادرش اسماعیل، با اظهار انقیاد نسبت به امیر ابوالحارث منصور، حکومت خود را در غزنه مورد تأیید دربار بخارا قرار داد. اما چون در طی منازعات مربوط به جانشینی، برای مدتی امارت نیشابور را خالی گذاشته بود، برای استرداد آن ناچار شد تا با بکتوزون که در آن ایام از بخارا به امارت خراسانآمده بود، درگیر شود. 
از سوی دیگر چون منصور به دست بکتوزون و فایق خلع و به جای وی، امارت رسماً به عبدالملک واگذار شد. بدین ترتیب محمود بهانه‏ای به دست آورد تا خود را از انقیاد دربار بخارا آزاد سازد و خراسان را به کلی از قلمرو آل سامان جدا نماید. 

خلیفه القادر بالله هم که از آل سامان ناراضی بود، در مقابل درخواست و اظهار تبعیت مستقیم محمود؛ منشور امارت خراسان را با لقب «یمین الدوله» و «امین المله» و عنوان «ولی امیر المؤمنین» برای وی ارسال داشت. بدین گونه، غلام ترک دربارِ آل سامان، با انقراض آنها، وارث مستقل حکومت خراسان و غزنه شد. 

  • سوشیانت

زنان در دوره جلایریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

زنان در دوره جلایریان

دلشادخاتون، همسر دیگر سلطان ابوسعید و رقیب بغدادخاتون چون این وضع را دید از شهر سلطانیه به زنجان گریخت و به بغداد آمد و با امیر شیخ حسن جلایر، شوهر سابق بغدادخاتون ازدواج کرد و تا پایان عمر در این شهر زیست. دلشادخاتون از زیرکى ویژه‏اى بهره داشت و در دوران حکومت حسن جلایرى، خواه در زندگى خانوادگى و خواه در مسائل سیاسى نقش مهمى ایفا کرده است. هنگامى که شوهرش به نبرد با دشمنان و سرکوبى مخالفان اشتغال داشت به امور داخلى تحت قلمروش مى‏پرداخت و کارها را اداره مى‏کرد و داراى نفوذ فوق‏العاده‏اى بر امیران و شخصیت‏هاى برجسته حکومتى اعم از لشکرى و کشورى بود. 

  • سوشیانت

تاریخ جلایریان 4

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه
تاریخ جلایریان(بخش چهارم)
سکه‌های‌ جلایریان‌، مانند سکه‌های‌ دوره‌ ایلخانی‌، غیرتصویری‌اند. معمولاً روی‌ سکه‌ها اسم‌ و لقب‌ سلاطین‌ و در حاشیه‌ آنها سال‌ و محل‌ ضرب‌ حک‌ می‌شد. پشت‌ سکه‌ها عباراتِ «لااله‌الااللّه‌» و «محمد رسول‌اللّه‌» را در وسط‌، و اسامی‌ خلفای‌ راشدین‌ را در حاشیه‌ نقش‌ می‌کردند. در یکی‌ از سکه‌های‌ حسن‌ بزرگ‌، اسامی‌ دوازده‌ امام‌ در حاشیه‌ نقش‌ بسته‌ است‌. در سکه‌های‌ سلطان‌ اویس‌ و سلطان‌ حسین‌ عباراتی‌ مانند حسبی‌اللّه‌ و الحمدللّه‌ نیز آمده‌ است‌. غیر از تعداد زیادی‌ از سکه‌های‌ حسن‌ بزرگ‌، که‌ نام‌ او بر آنها به‌ اویغوری‌ ثبت‌ گردیده‌، بقیه‌ مکتوبات‌ سکه‌ها به‌ زبان‌ عربی‌ و به‌ خط‌ کوفی‌ است‌. تزئینات‌ مختصر این‌ سکه‌ها اغلب‌ به‌ شکل‌ بیضی‌ و دایره‌ ساده‌ یا زنجیره‌ای‌ شکل‌ است‌ (همان‌، ص‌108ـ124؛ عانی‌، ص‌336ـ337).
  • سوشیانت

زن در اندیشه­ی متفکران روزگار مغول و تیموری

سوشیانت | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

زن در اندیشه­ی متفکران روزگار مغول و تیموری

امروزه کند وکاوهای تاریخی ثابت کرده که بیشتر جوامع متمدن روزگارهای پیشین از ساختار قدرتی مردسالارانه و پدرشاهی برخوردار بوده­اند . آنچه روشن است ، جامعه­ی ایران سده های هفتم ، هشتم و نهم هجری که مقارن قدرتمداری بیگانگان مغول و ترکان تیموری بود نیز با وجود حضور زنان نامدار و یا پرقدرتی چون سورقوقتیتی­بیکی ، مادر منکوقاآن ، گوهرشاد ، همسر شاهرخ تیموری ، ملکت­آغا ، یکی دیگر از همسران شاهرخ تیموری ، ملکه­کبری ، همسر امیرتیمور ، ترکان­خاتون ، همسر اتابک­سعد از اتابکان فارس ، کردوجین ، همسر سیورغتمش قراختائی ، ملکه­آغا ، همسر عمرشیخ تیموری ، خاتون ، همسر شاه یحیی مظفری ، شیخ خواتین ، همسر امین­الدین میکائیل و از مریدان خاص مولانا ، سلطان­بیگم ، همسر سلطان حسین بایقرا و  دهها زن نامدار دیگر ، چندان از ساختار مردسالارانه به دور نبوده است .

   نیاز به یادآوری است ، ایده­ها و عقاید مردسالارانه تنها بسان باوری عمومی در میان مردمان عادی دیده نمی شد ­بلکه در میان اندیشمندان و فرهیختگان نیز افراد بسیاری بودند که اعتقادی تام بدین باور داشتند ، با این وجود ، شایسته­ی یادکرد است اندیشمندان این عهد و زمان در این باره با یکدیگر واجد اشتراک اندیشه نبودند و دراین باب آرای متضادی به سر داشتند و البته شماری از این دانشمندان حتی گفتمان های متناقضی را در مورد زنان بیان داشته اند . بی­گمان ، مطالبی که درپی خواهد آمد بر درستی گفتار فوق مهر تایید خواهد نهاد .

  • سوشیانت

بانک داری در زمان هخامنشیان

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ایرانیان در دوره هخامنشیان چک می کشیدند

 

چک از دستاوردهای بانکداری است و قدیمی‌ترین شواهدی که از چک و بانکداری در دست است، به دوره هخامنشیان می‌رسد.

به گفته دکتر «شیرین بیانی»، تاریخ‌نگار، بانکداری در دوره پیش از اسلام، به خصوص دوره ساسانی اهمیت زیادی داشته است. مراکزی همچون بانک‌های امروزی وجود داشته‌اند و در آنها کارهای بانکی از قبیل قرضه، برات، چک و ... صورت می‌گرفته است. قدیمی‌ترین شکل بانکداری را در بین‌النهرین در دوره هخامنشیان سراغ داریم که عمده ترین مرکز سکونت یهودیان بود و در آنجا یهودیان عهده‌دار امور بانکداری بودند. مدارکی هم از این ناحیه به دست آمده که کاملا حکم چک دارد. کلمه «بانک» هم در آن زمان مصطلح بود و لغت «چک» نیز از همان زمان متداول شده که تا امروز باقی مانده است. در نوشته‌های دوره ساسانی به زبان پهلوی لغت چک را داریم و همین واژه از ایران به زبان‌های دیگر جهان راه یافته است. مسلما چک در طول تاریخ روندی داشته است اما سیر روند آن را نمی‌دانیم. از دیگر امور مهم بانکی، برات است. برات چیست و از چه زمانی در ایران متداول شد؟

  • سوشیانت

نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها
 اغلب منابع و محققان خارجی و افغانی کوشانی‏ها را آریایی تبار معرفی کرده اند. فهرستی از منابع و نظریات محققان موافق آریایی تباری کوشانی‏ها به شرح زیر است:
1-  میرغلام محمد غبار: آقای غبار کوشانی‏ها را شاخه‌ای از قوم تخار و تخارها را آریایی معرفی نموده می‏نویسد:« راجع به نژاد تخارها «میسیو لونگورت دیمس (Mrl.Domes) آلمانی در دایرةالمعارف اسلامی آلمانیا می‌نویسد که آن‌ها آریایی بوده‌اند و غالباً آلمان‌ها وطن اصلی نژاد هند و ژرمن «آریایی» را در آسیا، کوه‌های هندوکش و پامیر می‌دانند.»
غبار می‏افزاید: « تخارها در حدود دو قرن قبل المیلاد در بلخ نفوذ پیدا کردند و بعد از صد سال سکونت در باختر، طایفه‌ای از آن‌ها به نام کوشانی ترقی کرده و به تدریج قسمت عمده‌ی هندوستان را مسخر ساختند. سلاطین کوشانی از پیروان جدی دین بودا به شمار می‌رفتند. از قرن سوم بعدالمیلاد کوشانی‌ها به جانب بلخ رانده شده و در تحت سلطه‌ی ساسانیان درآمدند.»

  • سوشیانت

کوشانیان

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

شاهنشاهی کوشان

کوشانی‌ها
همان طور که در مورد منشأ نژادی پشتون‏ها و هزاره‏ ها نظریه‏ های متفاوتی وجود دارد در مورد منشأ نژادی کوشانی‏ها، یفتلی‏ها و غوری‏ها نیز اظهار نظرهای متفاوتی شده است. این نظریه‏ ها گاهی آن چنان متناقض هستند که نظریه پردازان مغرض را شرمنده می‏سازد. در رابطه با نژاد کوشانی‏ها دو نظر وجود دارد: یکی آریایی و نژاد سفید و دیگری مغولی و نژاد زرد.

امپراتوری کوشانی نام امپراتوریِ همسایهٔ شرقیِ اشکانیان از سال ۶۰ تا سال ۳۷۵ میلادی توسط قوم کوشان‌ها (باختری:کوشانو٬ پارسی میانه:کوشان) بر آسیای میانه و شمال هند فرمانروایی می‌کردند. قلمرو کوشانیان در سدهٔ سوم میلادی به دست ساسانیان افتاد. قوم کوشان را با تخاریان مرتبط می‌دانند. در این امپراتوری، دین بودایی رواج داشت و تندیس‌های بودای بامیان یادگاری از آن دوره‌است.

  • سوشیانت

مرداویج دیلمی

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

زندگی نامه مرداویج دیلمی مؤسس سلسله آل زیار

از میان بزرگترین رجال تبرستان و دیلم که مدتهای متمادی با سامانیان و سپاهیان خلیفه عباسی برای تحصیل قدرت و استقلال در زد و خورد بودند ، ابوالحجاج مرداویج پسر زیار پسر مردانشاه ، از همه بزرگتر و شجاعتر بوده است . وی منسوب هب خاندان امرای گیلان بوده که از طرف مادری از اعقاب سپهبدان رویان به شمار می رود…..

آغاز شهرت مرداویج از اوایل سلطنت نصربن احمد سامانی (‌301 – 331 )‌بوده که در آغاز امر در خدمت قراتکین یکی از امراء احمد بن اسمعیل و نصر بن احمد در خراسان به سر می برد و چون اسفار پسر شیرویه در گرگان قدرت یافت ، مرداویج از خدمت قراتکین به نزد اسفار آمد و به عنوان سپهسالار به خدمت وی در آمد و از اسباب مهم فتوحات اسفار در جنگهای مختلف شد . مرداویج پس از ورود به خدمت  اسفار ، با او از گرگان  به فتح طبرستان رفت و آن منطقه را فتح کرد و سپس به همراهی اسفار به ری رفته و آنجا و زنجان و ابهر و قزوین و قم را نیز به تصرف اسفار در آورد . به قولی در همین سال ( 316 )  اسفار در نتیجه شورش مرداویج مردی کشته شد . بدین ترتیب که اسفار مرداویج را نزد سالار ، صاحب شمیران و طارم فرستاد تا او را به اطاعت در آورد و چون مرداویج به نزد او رسید ، با یکدیگر همداستان شدند و سوگند خوردند و پیمان بستند که اسفار را به سبب جور و ستمی که به مردم می کرد ، از میان بردارند .

  • سوشیانت

واپسین سخنان کوروش به روایت تاریخ

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

واپسین سخنان کوروش به روایت تاریخ

گزنوفون مورخ نامدار یونانی در کتاب کوروپدیا ( زندگی کوروش بزرگ ) چنین می نگارد :

کوروش بزرگ پس از هفتمین بار که سراسر امپراتوری ایران را سرکشی کرد دیگر قدرت و توان جوانی را نداشت و روزگار پیری اش آغاز شده بود . پدر و مادرش سالها پیش با دنیای فانی بدرود حیات گفته بودند . وی به مناسبت هفتیمن سرکشی به کل سرزمینهای ایران که بیش از دهها کشور می شد جمع کثیری از رعیتهای و افراد عام ایران را گردآورد و سپس به آنها پاداشهای بسیاری بخشید . سپس شبانگاه به بالین خواب رفت . همان شب در عالم رویا ندایی او را مخاطب قرار داد و چنین گفت :

"ای کوروش خود را آماده ساز زیرا به زودی به ملکوت خدایان پرواز خواهی نمود "

کورش از شنیدن این ندا سراسیمه از خواب برخاست و خواب برای بزرگان بازگو کرد و چنین پاسخ شنید که به زودی به دیار جاوید خواهی شتافت . کوروش پس از شنیدن این سخن دریافت که آماده سفری بس طولانی و ابدی خواهد بود و پایان زندگی پر فراز و نشیبش اش فرا رسیده است . پس روی به درگاه یزدان نمود و چنین گفت :

ای ایزدان این آخرین قربانی من را پس از یک عمر مجاهدت و کوشش با لطف و کرم خویش بپذیرید . من از یاری خداوند در تمامی مراحل زندگی ام سپاسگزارم . موهبت او بود که به من راه درست را نشان داد و دریافتم چگونه باید از خطا دوری بجویم. خداوند را ارج مینهم که حتی در اوج قدرت هرگز از یادش دوری ننمودم . اینک تنها و آخرین آرزویم این است :

"روزگار زن ٫ فرزندان ٫ دوستان ٫ مردم و میهن عزیزم سعادتمند گردد و عمرم را با شرافت به پایان برسانم "

  • سوشیانت

اقدامات داریوش بزرگ 1

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

کارهای داریوش بزرگ

تغییر خط ایرانیان

سال 514 قبل از میلاد از لحاظ فرهنگی یکی از سال های بزرگ سلطنت داریوش است. چون در آن سال داریوش تصمیم گرفت که الفبای فنیقی را وارد خط فارسی نماید تا این که فارسی زبانان آنچه می خواهند بنویسند با الفبای فنیقی به رشته تحریر درآورند.

در همان سال داریوش تعلیمات عمومی را برای مرد و زن در ایران اجباری کرد و باید متوجه بود که آنچه او از اجباری کردن تعلیمات می خواست همان است که امروز می خواهند یعنی با سواد شدن مردم.

در اروپا اولین کسی که تعلیمات عمومی را اجباری کرد«ناپلئون بناپارت» به شمار می آمد ولی بعد از مرگش سازمانی که وی برای اجباری کردن تعلیمات عمومی به وجود آورد از بین رفت.

اما در شرق، داریوش پادشاه هخامنشی بیست و سه قرن قبل از ناپلئون تعلیمات عمومی را برای زن و مرد اجباری کرد و منظورش این بود که الفبای فنیقی، جای الفبای میخی را در خط فارسی بگیرد و الفبای فنیقی همین الفبا است که امروز با آن در شرق و غرب (غیر از الفبای چینی و ژاپنی) می نویسند، اما داریوش نتوانست در زمان حیات خود ببیند که الفبای فنیقی جای الفبای میخی را بگیرد و عدم موفقیت داریوش دو علت داشت:

اول مخالفت موبدان ایران که با الفبای میخی انس گرفته بودند و متون مذهبی را با آن الفبا می نوشتند و دوم آماده نبودن زمان برای پذیرفتن آن رفورم بزرگ از طرف مردم.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ