ایزد دادار مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زانکه به مهرت بود تقرب مؤمن
زانکه به کینت بود تفاخر ترسا
شبیلدا یا شب چله
همگان می دانیم که نیاکان مان مردمانی دوستدار شادی و شادمانی بوده اند ، این را می توان از جشن ها و آئین های کهن بسیاری که از آنها به یادگار مانده ، ولی امروزه با شوربختی رو به فراموشی می باشد دریابیم.پدران و مادران ما از هر فرصتی برای دور هم نشستن ، شاد زیستن و بخش نمودن شادی خود با دیگران بهره می بردند.یکی از این آئین های کهن که تا کنون زنده مانده و در میان مردمان پارسی زبان با شکوه برگزار می شود آئین شب چله می باشد که نه تنها در میان پارسی زبانان ، وانگه در میان دیگر مردمان هم ارجمندی بسیاری را دارد.
آیین شب چله ، شب زایش میترا همچو جوشمه ی برای دیگر کیشها و فرهنگ ها همچو ترسا گری (مسیحیت) و کریسمس هم می باشد، که شوربختانه شاید بسیاری از ما این را ندانیم و همانندی هایی که بین یلدا و کریسمس هست را نبینیم و یا آن را خود بخود و ناگانی بپنداریم ، ولی با اندکی اندیشیدن و کنجکاوی می توان بسیاری از راستینگیها را دریافت نمود که در دیگر نوشتارهای این تارنما به آن پرداختیم.
دیر زمانی است که مردمان ایرانی و بسیاری از مردمان دیگر کشورها، در آغاز بازه(فصل) زمستان آیینی را برپا میدارند که در میان تیرههای گوناگون، نامها و انگیزههای دگرگونی دارد. در ایران و سرزمینهای همفرهنگ همسایه، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شبیلدا» نام میبرندکه همزمان با شب دگردیسی زمستانی است.