ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

پَیشیاوادا

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پَیشیاوادا یکی از شهرهای ایران باستان بود.بنا بر سنگ‌نوشته بیستون گئومات مغ در سال ۵۲۲ پ.م بر کوهی به نام آراکادریش نزدیک شهر ایرانی پیشیاوادا خود را به دروغ بردیا نامید و اعلام شاهنشاهی کرد.پیشیاوادا محل بایگانی‌ها و متون مقدس احتمالاً مربوط به پاسارگاد بوده‌است. ریشه نام آن مشتق از واژه‌های پارسی باستان نوشتن و آبادی، اقامتگاه است. صورت فارسی امروزی این نام را می‌توان وشت‌آباد نوشت. نام این دژ در رونوشت آرامی سنگ‌نوشته بیستون که در جزیره الفانتین نیل در مصر پیدا شده و توسط دانشمند انگلیسی، کولی، زیر عنوان پاپیروس‌های آرامی از سدهٔ پنجم پیش از میلاد چاپ شده، ذکر شده‌است.

  • سوشیانت

باسمنچ

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

باسمنچ

باسمنج یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان تبریز واقع شده‌است. این شهر در ۱۰ کیلومتری جنوب شرق کلان‌شهر تبریز قرار گرفته‌است.

از قرن هشتم به‌بعد، واژهٔ باسمنج به‌صورت‌های اوسبنج، وهوسفنج، فهوسفنج، اسفنج، در بعضی متون دیده می‌شود. در باب ریشه نام باسمنج (بهوسپنج) گفتنی است:اجزاء فهو و وهو و بهو در پهلوی به معنی خوب می باشند که در توصیف سپنج هستند.اما خود معنی سپنج در پهلوی جایگاه استراحت است. اصطلاح فارسی سپنج سرای هم باید در رابطه با همین معنی سپنج (استراحت) پدید آمده باشد.

به‌نوشتهٔ رشیدالدین فضل‌الله، در دورهٔ او، قریهٔ اوسبنج مشهور به ترک‌دیه، از ده‌های ناحیهٔ مهران‌رود شمرده می‌شد و حدودش متصل به‌شارع خراسان و به‌اراضی زرنق و شادباد علیا و شارع قریهٔ مرده‌ناب و فتح‌آباد بود. در یکی از قباله‌های مانده از ۹۸۷ هجری، از همنام آن، مزرعه یا ده .اُسفنج در ناحیهٔ بروانان (در مسیر جادهٔ قدیمی (میانه-بستان‌آباد-تبریز) نام برده‌شده‌است. در منابع تاریخی دورهٔ صفویه نیز نام فهوسفنج آمده‌است. به‌نوشتهٔ اسکندرمنشی در ۹۸۹ هجری، سلطان محمد خوارزمشاه از سعیدآباد کوچ کرد و وارد فهوسفنج شد.

  • سوشیانت

پل چینود

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

پل چینود یا پل صراط

پل چینور یا چینود، پلی است که باید همه مردم، چه پارسا و چه بدکار پس از مرگ از آن بگذرند. پل چینوت، پلی نیست که پایه و ستون داشته باشد. این پل در اوستا نامیده شده که در این واژه به چم « گذرگاه، پل» و به چم «جداکننده» است. 
در گاتها، در اشتود گات هات 46 بند 10و11 ، چینوت پلی است که مردم پارسا وبدکار پس از مرگ، از آن عبور کرده و پاداش و پادافره اعمال خویش را دریافت میکنند. 
اشوزرتشت در گاتهای خود سخنی از پهنی و باریکی پل و افتادن و سرنگون شدن یا راه یافتن به بهشت و دوزخ بر زبان نمیراند. 
دردینکرد و داد ستان دینیگ و بندهش در مورد مکان و چگونگی پل چینود چنین آمده: در ایرانویج در بالای قله داییتی پل چینود به بلندی یک صد مرد قرار دارد. در هنگام عبور پارسایان نه نیزه که هر نیزه به درازای سه نای است، پهن میشود و در هنگام عبور بد کاران همانند تیغ استره، باریک و تنگ میشود. 
در خرده اوستا آمده است که، در بامداد روز چهارم، روان درگذشته باید از پل چینود گذر نماید و در صورتیکه نیکوکار باشد به آسانی از آن عبور کرده و وارد بهشت میشود، و اگر بد کار باشد از پل به سمت دوزخ سرنگون میشود.

  • سوشیانت

گاهنبار پیته شهیم گاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۴۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

گاهنبار پیته شهیم گاه - گاه آفرینش زمین
 

جشن گاهنبار پییته شهیم گاه ( از روز اشتاد تا روز انیران شهریور ماه گاهشماری زرتشتی یا 21  تا 25 شهریور ماه خورشیدی)

پیته شهیم گاه یا "پایان تابستان" با گویش درست (Paityshahim) در صد و هشتادمین روز سال انارام و شهریور ماه و به معنای پایان تابستان است.  این جشن کشاورزی هنگامی است که خرمن دانه‌ها در کشتزارها فراهم می ‌گردد و بسیاری از میوه ‌ها از درختان چیده می‌شوند و سومین جشن از جشن  های گاهنباری در سال می باشد .در این گاه زمین آفریده شده است.

واژه­ گاهَـنبار کوتاه شده­ی «گاهان بار» است و به معنی گاه­ ها و زمان ­های به ثمر رسیدن و به بار آمدن می باشد. این جشن ­ها در شش هنگام یا شش چَهره و در هر چَهره به مدت پنج روز در سال برگزار می­شوند.

جشن ‌های گاهَـنْـباری (پاره ‌های سال – موسم ‌های سالیانه)، ادامه و بازمانده ‌ای از نوعی تقویم کهن در ایران ‌باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار نیم‌ فصل تقسیم می‌کرده ‌اند و هر یک از این بازه ‌های زمانی، نام و جشن ویژه ­ای به همراه داشته است.
سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان آغاز می ‌شده و پس از هفت پاره ­ی زمانی، یعنی سه پایان فصل و چهار میانه ­ی فصل، به آغاز سال بعدی می‌ رسیده است (پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصل ‌ها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو بشمار می ‌رفته است). گاهنبارها، جشن ­هایی در ارتباط با پیشه ­ی اصلی ایرانیان باستان یعنی کشاورزی و دامداری هستند.

  • سوشیانت

گاهنبار

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

گاهنبار

گاهنبار یا گاهبار یا گهنبار دراسطوره‌های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می‌کنند که اهورامزدا دنیا را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دین‌های سامی آفریدگار جهان هستی را در شش روز می‌آفریند در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می‌رساند. به این ترتیب که در یسنا آمده‌است:

Maidh-yo-zarem : (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل و پنجمین روز از اول سال که در آن آسمان آفریده شد.

Maidh-yo-shema : (میدیوشـِیم ) – روز پانزدهم تیر ماه صد و پنجمین روز سال که در این روز آب آفریده شد.

Paiti-shahem : (پَـیته‌شَـهیم) – روز سی‌ام شهریور ماه صد و هشتادمین روز سال که در این روز زمین آفریده شد.

Aya-threm : (اَیاسرِم ) - سی‌ام مهر ماه دویست و دهمین روز سال که در آن گیاه آفریده شد.

Maidh-ya-rem : (میدیارِم) – بیستم دیماه دویست و نودمین روز سال که جانوران آفریده شدند.

Hamas-path-maedem : (هَـمَـسپَـتمَـدٌم): در آخرین روز کبیسه ی سال یعنی سیصد و شصت و پنجمین روز سال که وهیشتواشت گاه می‌نامند واقع است که مردمان آفریده شدند.

هر یک از جشنهای ششگانه ی گاهنبارها پنج روز بطول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بوده‌است.

 

  • سوشیانت

دستبردی در کهن نگاری ایران، مردخای و استر

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

افسانه مردخای و استر

همانطور که می دانید سالانه یهودیان روزی به نام «پوریم» را جشن می گیرند که انگیزه ی این جشن، داستان استر می باشد و برخی معتقدند با دوران هخامنشیان و خشایارشا ارتباط پیدا می کند.

اما عده ای با تحریف علل و انگیزه های این جشن، مواردی نادرست را بیان می کنند و حتی بدون در نظر گرفتن سند و مدرک قابل قبول، «سیزده به در» را ناشی از این روز می دانند. اما به نظر می رسد همه این موارد نادرست است.

در ادامه سعی بر آن است تا این موضوع را به صورت جزئی تر، با در نظر گرفتن منابع و مدارک بررسی کنیم. خواهیم دید که داستان استر از نظر تاریخی قابل اثبات نیست و همچنین جشن سیزده به در هیچ ربطی به این داستان و جشن پوریم ندارد و حتی تاریخ برگزاری پوریم با جشن سیزده به در، متفاوت است.

  • سوشیانت

اویی سکونتگاهی شگفت انگیز

سوشیانت | يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۵۱ ب.ظ | ۱دیدگاه

شهر زیر زمینی نوش آباد

 

 اویی

در‌ ساختار کهن نگاریی چاله سی شهر نوش آباد از بخش‌های شهرستان آران و بیدگل شهری در زیرزمین به نام "اویی" هست که برای همه بازدیدکنندگان شگفت انگیز است.آنچه به نام شهر زیرزمینی نامور است، به راستی ساختارهای فشرده ، پیچیده و گسترده چون دالانهای باریک تودرتو و اتاقهایی با گوشه‌های کوچک است. گردآورد اویی در زیر بافت دیرین و کهن شهر پاگرفته و تا رویه کنونی شهر نیز گسترده شده است. شناسایی این سازه ها به گونه خودبخود و به دست فری که خواست حفر چاه در سرای خود داشت روی داده و برای راه‌یابی به  آن، از برای پیدا نشدن درآیگاه بنیادین از آب انباری که نزدیک این شهر زیر زمینی است بهرمندی می شود.

ورودی آب انبار  

ورودی آب انبار

سقف آب انبار

سقف آب انبار

این گردآور که به روش دست‌کن زیر بافت شهر نوش آباد به روش انباشته ای از چهاردیواری ‌ها، راهروها، چاه‌هاو آبراه های بسیاری در 3 رده برپا شده است بر دیواره‌های آن آثار برخورد لبه چیز تیز دیده می‌شود و با‌ آگاهی ‌به ‌‌‌سختی نهاد زمین این بخش ، باستان‌شناسان این پنداره را گفته‌اند که ابزارهایی که برای کاویدن بکار بسته می‌شده، باید از ژادینی(جنسی) به سانِ الماس برخوردار بوده باشد.
گستردگی این شهر از برای پیوستگی میان کوچه ها و پاس‌بانی از جان و دارایی مردم در هنگام آشوبزدگی بوده و در دو رویه ترازی(افقی)‌و ستونی(عمودی) گسترش یافته است. به جز از درآیگاه بنیادین بُلندای همه بخشهای اویی به درازا سرشتین یک آدم و میان 170 تا 180 سانتیمتر است.بر رویه دیوارها و در بازه‌های اندک، جای "پیه سوز" به چشم می خورد که دوری این جایگاه ها از بام 20 سانت می باشد.

در دهانه هر چاهک تعدادی قلوه سنگ و یک تخته سنگ به اندازه دریچه چاهک دیده می شود که در مواقع احساس خطر یا ورود هوای آلوده یا دود به طبقات با تخته سنگ دریچه را مسدود  کرده و یا اگر دشمن قصد ورود به فضاها را داشته با سنگ‌ها که حکم وسایل و ابزار دفاعی را داشته بر سر مهاجمین می‌کوبیدند.اگر دشمن آتش روشن می کرد آنها با تخته سنگی که در کنار هانه هر چاه آماده بود درب آن را می بستند،در مواقع عادی عادی بعد از عبور از هر چاه دهانه آنرا با سنگی آسیاب شکل که در وسط آن سوراخی تعبیه شده بود می بستند که هم دشمن گول بخورد و هم از آن سوراخ اکسیژن وارد شود.ساختار این راهرو ها به شکل L  مانند ساخته شده که هنگام وارد شدن به راهرو آگر آشنایی به آن نداشته باشید گمان میکنید که بن بست است و این هم یکی از راهکار های فریب دشمن بوده.

  • سوشیانت

سیزده بدر در ایران

سوشیانت | شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سیزده بدر

به طور کلی در میان جشن های ایرانی جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشن ها را ندارد.در کتاب‌های تاریخی اشاره‌ی مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشده‌است اما در منابع کهن اشاره هایی به روز سیزدهم فروردین داریم.

اما اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذشته اشاره ای به سیزده به در و هفت سین نمی‌یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است سیزده به در رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی‌تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. علاوه بر این می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده به در، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد و شاید «نحس» بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود و ...

  • سوشیانت

پیامبران مدفون درایران

سوشیانت | جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

پیامبران مدفون درایران

ایران زمین از دیرباز مدفن پیامبرانی بوده که آنجا را برای زندگی انتخاب کرده اند.

 تاریخ زندگى وفوت پیامبران، همانند محل زندگى ومدفن شان کاملاً مشخص نیست. با این همه از جستجو در کتابهاى تاریخى ومقدس مى توان به هنر اقوى تاریخ زندگى پیامبران نقب زد و با کنار هم قرار دادن اطلاعات درست، از اسرارى آگاه شد.

سرزمین بین النهرین وفلسطین به عنوان سرزمین هایى شناخته شده اند که پیامبران بسیارى در آن دفن هستند هم چنین ایران نیز کشورى است که در طول تاریخ هم محل ظهور وهم محل حضور پیامبران بوده است.

ایران در طول تاریخ، گاهى چنان کشور امنى به حساب مى آمده که مهاجران بسیارى را به خود پذیرفته است. گروهى از این مهاجران پیامبرانى بوده اند که ایران را براى زندگى در نظر گرفته اند.

در زیر اطلاعات پیامبرانی که در ایران مدفون هستند یا احتمال می‌رود که مقبره آنها در ایران باشد ، آمده است:

  • سوشیانت

چگالی سنگ‌های هخامنشی تخت‌جمشید و شوش

سوشیانت | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۳۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

چگالی سنگ‌های هخامنشی تخت‌جمشید و شوش

آگاهی از چگالی سنگ‌های بکاررفته در ساخت بناهای باستانی، می‌تواند بجز طرح احتمالاتی در زمینه ترکیب‌های کانی موجود در سنگ، برای تخمین وزن سازه‌های سنگی مفید باشد. تخمین وزن سازه‌ها می‌تواند در عملیات مرمت و بازسازی آثار و نیز در بررسی و پی‌بردن از شیوه‌های حمل‌ونقل و حتی شناسایی محل معدن‌های استخراج‌ سنگ کاربرد داشته باشد.

نگارنده این بررسی را بر روی دو نمونه از سنگ‌های تخت‌جمشید و کاخ آپادانا در شوش انجام داده است. هر دوی این نمونه‌ها از میان سنگ‌های متداول خاکستری‌رنگ که در ساخت ستون‌ها، سرستون‌ها و جرزهای‌ دیوارها بکار رفته‌اند، انتخاب شده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ