ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۹۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

زندگی نامه کوروش بزرگ شاه شاهان

سوشیانت | سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ق.ظ | ۵دیدگاه

کوروش بزرگ

 

کوروش بزرگ، ابر مرد ایران زمین، شاهنشاه بی همتا، فرمانروایی یکتا، یگانه اختر پرفروغ آسمان کهن نگاری جهان، شاه انشان، پسر بهشت در اوستا، سیروس تورات، سایروس انجیل، ذوالقرنین افسانه ای قرآن، رهاننده یهودیان، پدر سرزمین ایرانیان، بخشنده پر آوازه، توانگر بی اندازه، نخستین بنیان گذار فرمان حقوق‌بشر، نخستین دادگستر گیتی، بنیانگر نخستین شاهنشاهی چند سرزمینی، آزادساز و رهاننده برده ها و در بندیان، بنیان گذار فرمان روایی نامور و با شکوه هخامنشیان، نخستین پادشاه شاهنشاهی هخامنشیان می باشد.

  • سوشیانت

چگونگی ایران در روزگار هخامنشیان

سوشیانت | دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۸ ق.ظ | ۱دیدگاه

شاهنشاهی هخامنشی

 

در اینجا کوشش بر این داریم تا نگاهی کوتاه، کارآمد ‌و سودمند به زندگانی و برخی کار های انجام شده در زمانه هخامنشان بویژه چند تن از شاهان نخستین این شاهنشاهی پرآوازه داشته باشیم. زندگی مردمان آن زمان دستخوش دگرگونی های بسیاری بود، هخامنشیان آرامش و آسودگی و شهرنشینی ‌را برای مردمان روزگار خود به ارمغان آورده اند.

هخامنشیان خاندان پرآوازه ای بودند که برای نخستین بار بر سراسر ایران و بی‌گمان بر بخش پهناوری از جهان فرمانروایی می کردند. کارسازی هخامنشیان بر فرمان‌روایی های آینده ‌و همچنین به دانش آدمیان ‌و پیشرفت شهریگری بر کسی پوشیده نمی باشد و مردمان کنونی بسیاری از داشته های خود را وام‌دار هخامنشیان می باشند.

  • سوشیانت

هفتم آبان ماه روز بزرگداشت کوروش

سوشیانت | چهارشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ق.ظ | ۲دیدگاه

سال روز بزرگداشت کوروش

فرخنده روز بزرگداشت ابر مرد ایران زمین، شاهتشاه بی همتا، یگانه اختر پرفروغ آسمان کهن نگاری، پسر بهشت در اوستا، سیروس تورات، سایروس انجیل، ذوالقرنین افسانه ای قرآن، رهاننده یهودیان، پدر سرزمین ایرانیان، بخشنده پر آوازه، نخستین بنیان گذار فرمان حقوق‌بشر، نخستین دادگستر گیتی، بنیانگر نخستین شاهنشاهی چند سرزمینی در گیتی، آزادساز و رهاننده برده ها و در بندیان،  بنیان گذار فرمان روایی پرآوازه و با شکوه هخامنشیان، «کوروش بزرگ» را به همگی ایرانیان و پارسی زبانان و دوستداران کهن نگاری پهنه ایران شادباش می گویم.
وی هیچگاه همتایی در این جهان نداشته و نخواهد داشت، کوروش یک مسیح بود، و یا بهتر بگویم کوروش یک استوره و افسانه بود، وی دین‌ها، کیشها و نژاد های گوناگون را گرامی می داشت. او سده ها از زمانه خود جلوتر بود. مردی که سرنوشت در باره اش فرمان داده که باید برتر از دیگران باشد.

  • سوشیانت

استر و مردخای در گفته پژوهشگران خارجی

سوشیانت | يكشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

 دستکاری در کهن نگاری برای آسیب رساندن به خشایارشا

دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم می‌نویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال می‌باشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناخته‌ است.

بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی می‌ پندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بوده‌است. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته است. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال مربوطه اینها است که «چه کسی این کتاب را نوشته؟ قصد آن‌ها از نوشتن این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیده‌اند؟ مخاطبان این کتاب چه کسی بوده؟ از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل می‌شود؟»

  • سوشیانت

اثبات یکسانی کوروش بزرگ با ذواقرنین

سوشیانت | پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۲۱ ب.ظ | ۱دیدگاه

 کوروش یا ذوالقرنین

این مقاله ای است عقلی تاریخی تلفیقی تفسیری که حضرت علّامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان مطرح نموده اند در مورد ذوالقرنین و اینکه منظور از ذوالقرنین در قرآن کورش است.

 

بحثى قرآنى وتاریخى پیرامون داستان ذوالقرنین در چندفصل

 

1 - داستان ذوالقرنین در قرآن

قرآن کریم متعرض اسم او وتاریخ زندگى و ولادت ونسب وسایر مشخصاتش نشده . البته این رسم قرآن کریم در همه موارد است که در هیچ یک از قصص گذشتگان به جزئیات نمى پردازد. درخصوص ذو القرنین هم اکتفا به ذکر سفرهاى سه گانه اوکرده ، اول رحلتش به مغرب تا آنجا که به محل فرورفتن خورشید رسیده ودیده است که آفتاب در عین((حمئة)) و یا ((حامیه)) فرو مى رود، و در آن محل به قومى برخورده است . و رحلت دومش ازمغرب به طرف مشرق بوده ، تا آنجا که به محل طلوع خورشید رسیده ، و در آنجا به قوم ى برخورده که خداوند میان آنان و آفتاب ساتر و حاجبى قرار نداده .

  • سوشیانت

خشایارشا افسانه ای جاویدان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۸ ق.ظ | ۲دیدگاه

اهورامزدا خداییست بزرگ، بزرگترین خدایان

که زمین را آفرید

که آسمان را آفرید

که مردم را آفرید

که شادی را برای مردم آفرید

که خشایارشا را شاه کرد

یگانه فرمانروای بسیاری

من خشایارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان

شاه مردمان بسیار

شاه در این زمین دور و پهناور

پسر داریوش شاه هخامنشی

گوید خشایارشا: داریوش شاه که پدرم بود، به خواست اهورامزدا بناهای زیبایی ساخت و او دستور داد این سنگنبشته کنده شود.

اما نوشته‌ای در آن کنده نشد

پس از آن من دستور دادم این نوشته کنده شود.

باشد که اهورامزدا و خدایان دیگر مرا نگاه دارند، شهریاری مرا ، و آنچه که من ساخته‌ام .

گفتار خشایارشا در سنگنبشته وان ترکیه

 

نام

نام خشایارشا از دو بخش "خشای" به چَم (شاه) و "آرشا" به چَم (مرد) پدیدار شده و به چَم «شاه مردان» است، چَم(معنی) این نام می‌تواند «کسی که در میان شاهان پهلوان است» یا فرمانروای پهلوانان باشد. خشایارشا در زیشمار (سن) سی و چهار سالگی به پادشاهی رسید.

خَشایارشای بزرگ، فرنام به شاه شاهان پسر داریوش بزرگ و آتوسا دختر کوروش بزرگ، چهارمین پادشاه هخامنشی میان سال‌های (۴۸۵ تا ۴۶۵ پیش از زایش) بود.

  • سوشیانت

گستره فرمان‌روایی کیانیان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

آیا بخش فهلیان در نور آباد ممسنی پایتخت کیانیان بوده است؟

گستره گیتانگاری(جغرافیایی) که کیانیان بر آن فرمانروایی می کرده اند و بویژه پایتخت آنها با نگرش به نمارِش‌هایی که در شاهنامه در زمینه بازگشت پادشاهان کیانی از جنگها یا برگزاری آیین‌های آنها نمارِش می کند می توان به داده‌هایی در این باره رسید همچنین در داستان به تخت نشستن کیخسرو می خوانیم :

زپهلو برفتند آزادگان                 سپهبد سران و گرانمایگان

و در داستان گمراه شدن کی کاوس بدست اهریمن :

همی بود تا یکزمان شهریار             زپهلو برون شد ز بهر شکار

یا در داستان سهراب می خوانیم :

یکی لشکر آمد زپهلو بدشت             که ازگرد ایشان هوا تیره گشت

یا پس از بازگشت کیخسرو از فتح دژ بهمن می خوانیم: 

سوی پهلو پارس بنهاد روی      جوان بود و بیدار و دیهیم جو

  • سوشیانت

بررسی زمان رخداد پیشامدها اساتیری شاهنامه

سوشیانت | شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

بررسی زمان رخداد پیشامدها اساتیری شاهنامه

از برخی پیشامدها کهن نگاری میتوان به زمان رخداد استوره ای و زودودن گرد از آن پی برد یکی از این پیشامدهاکه در نوشتار کهن نگاری  و همچنین در یافته‌ها باستان شناسی مورد پسند است آتشفشان و بدنبال آن خشکسالی بزرگی است که در 2200 سال پیش از زایش مسیح روی داده و در روند ان آبخوست(جزیره) کرت در آبهای دریای سیاه ازمیان رفته این رخداد دگرگونی‌های آب و هوای سهمگینی سرتاسر خاورمیانه داشته به گونه ای که در ایران و سوریه و مصر خشکسالی چند ساله ای پدید آورد است اگر در داستان یوسف ژرف میانی کنیم چنین خشکسالی سالی را در شام و مصر می میانیم که از راه رویا در خواب دوستان یوسف در زندان آمده و یوسف انجام آن را یشگویی کرده در داستان گیو و آوردن کیخسرو هم به این خشکسالیو هفت ساله بودن آن نام برده شده است و سروش آسمانی به گودرز در رویا می گوید که راه پایان آن آوردن کیخسرو از توران به ایران می باشد .

  • سوشیانت

پادشاهی کیانیان ، سیاووش

سوشیانت | سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۱دیدگاه

سیاووش

سیاوش پسر کیکاووس است که به پهلوی سیاووخش(دارنده ی اسب سیاه گشن "نر")یا سیاووش خوانده میشود.در شاهنامه و روایات ملی،شرح حال سیاووش داستانی پر حادثه و دلکش است که با غم مرگش پایان می پذیرد.طبق معمول،اوستا جز نام و اشاراتی ناچیز،آگاهی دیگری از او بدست نمیدهد.و نیز هر چند در نامه های پهلوی سخن بیشتری از وی به میان می آید،ولی با اینحال مطالب ماخذ مزبور درباره ی شخص وی نیست،بلکه بیشتر به کنگ دژ(در اوستا)یا شهری مربوط میشود که به توسط او ساخته شده است.در اوستا نخستین موضعی که در آن نامی از سیاووش برده شده می شود،یشت سیزدهم است.دراین منبع از هشت کوی(شاه) که سلسله ی کیانیان را تشکیل می دهند یاد و به فروهرشان درود فرستاده شده است.

  • سوشیانت

پادشاهان اساتیری ایران بخش دهم

سوشیانت | سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۷ ق.ظ | ۱دیدگاه

گرشاسب

شاهنامه از دو گرشاسب گفتگو میکند:یکی گرشاسب پهلوان که در حماسه ی ملی در ضمن برشمردن نام نخستین پهلوانان شاهنامه که در سپاه منوچهر بودند،از او به عنوان گرشاسب جهان پهلوان سپاه منوچهر و فریدون یاد می شود:


سپهدار،چون قارون کاوگان
سپه کش،چو شیر وی،شیر ژیان
چو گرشاسب،گردنکش تیغ زن
چو سام نریمان،یل انجمن
قباد و چو کشواد زرین کلاه
بسی نامداران گیتی پناه


و گرشاسب دوم گنجور شاه است.اینکه گرشاسب پهلوان همان گرشاسب گنجور باشد مطلبی است که نمی توان آن را با قاطعیت پذیرفت.گرشاسب دوم(گنجور شاه)مندرج در شاهنامه،پسر زو یا زاب است که پس از پدر مدت نه سال پادشاهی کرد.در دوران وی تورانیان ـ که ایران را ضعیف یافتند ـ دگر باره دست به حمله زدند و مقارن همین احوال بود که گرشاسب شاه پسر زو در گذشت و بنابر این فرصتی برای اقدام متقابل بدست نیاورد.و این فرجام کار پیشدادیان بود،چه پس از سپری شدن یک دوران فترت،کارهای پهلوانی سام و زال و رستم آغاز میشود.رستم کیقباد را بر اریکه ی شهریاری می نشاند و با این عمل،دوران پر عظمت و آشوب کیانیان شروع می گردد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ