ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صوفی» ثبت شده است

برپایی حکومت صفویان 1

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

تشکیل سلطنت در تبریز و تسخیر آذربایجان

در این زمان قزلباشان هیچ در فکر حمله به آذربایجان نبودند، و قصدشان آن بود که در بقیة آبادی‌های شروان و اران به تاراجهایشان ادامه بدهند، شاید اگر به حال خود رها می‌شدند هیچگاه به فکر حمله به درون آذربایجان نمی‌افتادند؛ زیرا که در اران و شروان و ارمنستان و گرجستان می‌توانستند غنایم بسیار زیادی به دست بیاورند، وحتی اگر قصد تشکیل حاکمیت هم داشتند، در همان شروان تشکیل می‌دادند، ولی اتفاقات به گونه‌ئی دیگر پیش رفت.

الوند بیک که در اوائل سال 879 با مراد بیک به توافقی دست یافته پادشاه آذربایجان و دیاربکر شده بود، وقتی خبر جنایت‌های قزلباشان در اران و شروان را شنید به قصد سرکوب آن‌ها به سوی نخجوان حرکت کرد، قزلباشان که تصمیم به حمله به گلستان گرفته بودند، با شنیدن این خبر به مقابلة الوند بیک شتافتند، در منطقة «شرور» جنگ بسیار سختی میان او و قزلباشان درگرفت، قزلباشان رشادت‌های وصف‌ناشدنی از خودشان به روز دادند، و الوند بیک شکست یافته به ارزنجان گریخت، شاه اسماعیل و قزلباشان روز بعد از این پیروزی به سوی تبریز حرکت کردند، زکریا کججی که روزگاری وزیر اوزون حسن بود و در میان جنگ قدرت بایندری‌ها به شروان گریخته بود،

  • سوشیانت

تشکیل سلطنتِ قزلباش (شروانشاه)

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

انتقام از شروانشاه

در میان جنگ‌های رقیبان قدرت بایندری سران قزلباش در لاهیجان دست به کار تهیة مقدمات حرکت‌شان شدند، ابراهیم – برادر بزرگتر اسماعیل – در این زمان به طور اسرارآمیزی سر به نیست کرده شد، و هیچگاه معلوم نشد که بر سر او چه آمد، قزلباش‌ها به بهانة زیارت مرقد شیخ صفی مارتا و اسماعیل را با کسب اجازه از کارکیا به اردبیل بردند (شهر یورماه 878 خ). اسماعیل در این هنگام به سن دوازده‌سالگی رسیده بود و پنج سال از اقامتش در لاهیجان می‌گذشت، هدف قزلباشان از طرح مسئلة زیارت بقعة اردبیل خروج از حیطة سلطة کارکیا بود، آن‌ها مارتا را به اردبیل فرستادند تا در زاویة شیخ صفی معتکف گردد؛ و خود با اسماعیل به ناحیة خلخال رفتند، و نزدیک به سه ماه در روستاهای قزلباش به آناتولی فرستادند، گروه‌های قزلباش از آناتولی به طرق گوناگون به آذربایجان وارد می‌شدند و به اردوی اسماعیل می‌پیوستند، پس از سه ماه که حدود دو هزار قزلباش در پیرامون اسماعیل گرد آمدند، اسماعیل را چند تن از خلیفه‌هایش به بهانة زیارت مرقد نیایش به اردبیل بردند، او و خلیفه‌هایش چند روز در اردبیل ماندند، ولی حاکم اردبیل به آن‌ها اخطار کرد که شهر را ترک کنند، قزلباشان به بهانة صید ماهی و فروش آن مشغول شدند، در میان قبایل تاتار بیابان‌های آناتولی «آوازه درافتاد که شیخ اوغلی شاه اسماعیل عزم خروج و جهانگیری دارد، چهار هزار تن از مریدان سلسلة صفویه از حدود شام و دیاربکر و سیواس به عسکر نصرت مماس پیوستند». در بهار سال 879 قزلباشان از راه موغان عازم قره‌باغ شدند، و سرانجام در کنار دریاچة گوگچه واقع در شمال نخجوانان رحل اقامت افکندند، در این ناحیه شمار قزلباشان تاتار که عموماً از آناتولی وارد شده بودند به هزاران تن بالغ شد و نیروی مهمی تشکیل دادند، این‌ها برای گذران معیشت‌شان روستاهای نواحی ایروان و نخجوان و هزار چشمه را مورد تعدی قرار داده دست به چپاول و غارت گشودند.

  • سوشیانت

تشکیل سلطنتِ قزلباش(تصویر شاه اسماعیل)

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ | ۱دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

اسماعیل در آن عالم کودکیش شاه ولایت دل‌های قزلباشان تاتار آناتولی بود، خلیفه‌هایش از او یک خدای مطاع ساخته بودند و وی را همچون بت می‌پرستیدند، حقیقت آن بود که اسماعیل جای بت قبیله‌ئی این تاتارهای بیابانگرد را گرفته بود و به تمام معنی خدا شده بود، قزلباشانی که از آناتولی به طور مخفیانه برای زیارت مرشدشان وارد ایران می‌شدند، نذر و نیازهایشان را به او نثار می‌کردند، سر بر قدمش می‌سائیدند، در پیشگاهش سجده می‌کردند، و از او برکت می‌گرفتند، اسماعیل کم‌سن و سال نیز در اثر این رفتار مریدانش باورش شده بود که یک ذات قدسی و آسمانی و خداگونه و مافوق بشری است، او تحت تأثیر سخنان مادرش و تحت تلقین شبانه روزی خلیفه‌های تاتارش باور کرده بود که پدر و جدش ذات‌های مقدسی بوده‌اند که به دست دشمنان سنی‌مذهب‌شان که تقدس آن‌ها را باور نمی‌کرده و دین و ایمانی نداشته‌اند به قتل رسیده‌اند، داستان ستم‌هائی که به دست حکومت‌گران سنی بر خانواده‌‌اش رفته بود را مادرش مارتا شب‌ها با آب و تاب برایش تعریف می‌کرد، اکنون در لاهیجان داستان کربلا و مظلومیت امامان شیعه و ستمگری‌های سنی‌ها را خلیفه‌هایش برایش تعریف می‌کردند، و او آن‌ها را با داستان قتل پدر و جدش مقایسه می‌کرد تا یک خط طویل تاریخی را در ذهن کودکانة خویش مجسم کند که عموم سنی‌ها در آن در برابر شخصیت‌های برجسته‌ئی چون امام علی و امام حسین و شیخ جنید و شیخ حیدر قرار می‌گرفتند و با آن‌ها در جنگ بودند، بدین ترتیب از سنی در ذهن او یک موجود خطرناک و ضد بشر تصویر می‌شد.

  • سوشیانت

تشکیل سلطنتِ قزلباش(کودکی شاه اسماعیل)

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

کودکی و نوجوانی شاه اسماعیل

اسماعیل فرزند حیدر در سال 866 خ در اردبیل به دنیا آمد، مادرش مارتا دختر اوزون حسن و کاترینای ترابزونی بود، مادر بزرگش کاترینا با این شرط با اوزون حسن ازدواج کرده بود که دین خودش را نگاه دارد و تا آخر عمرش از آزادی کامل دینی برخوردار باشد، او وقتی به عنوان همسر اوزون حسن وارد شهر آمُد شد، یک کشیش و چند موعظه‌گر و ندیم و چاکر و کُلف مسیحی را همراه آورد، او در شهر آمُد یک کلیسا بنا کرد تا روزهای یکشنبه در آن نماز بگزارد و به موعظة کشیش گوش فرا دهد.

پس از آن که اوزون حسن بر بخش اعظم ایران دست یافته شاه ایران شد و تبریز را پایتخت قرار داد، کاترینا در تبریز برای خودش کلیسای باشکوهی ساخت و کشیشان و مبلغان مسیحی را به تبریز برد، کاترینا زنی متعصب و زیرک بود، او وقتی پسری به دنیا آورد یک اسم با مسمی برایش برگزید و او را مقصود نامید، او امیدوار بود که این پسر روزی پادشاه ایران شود، او روزهای یکشنبه که به کلیسا می‌رفت و دخترش مارتا را نیز با خودش می‌برد، تا او را با تعالیم دین آبائی‌اش آشنا سازد.

  • سوشیانت

منشأ قزلباشان و عقاید آن‌ها6

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

سلطان علی

سلطان یعقوب در وبای همه‌گیر سال 869 مبتلا شد و در بهمن ماه همان‌سال درگذشت، پس از او جنگ خانگی مدعیان سلطنت در خاندان بایندر آغار شد، و ده سال تمام سراسر ایران را در آشوب و نابسامانی و ناامنی فرو برد، ابتدا بایسنقر پسر ارشد سلطان یعقوب در تبریز بر تخت نشست، مسیح میرزا بایندر که برای تصاحب مقام سلطنت برخاسته بود در برابر او شکست خورده به کشتن رفت، محمود بیک – برادرزادة سلطان یعقوب – که در فارس سر به شورش برداشت، نیز در نزدیکی همدان کشته شد، سلیمان بیک بایندر – حاکم ماردین و کردستان – مدعی دیگر سلطنت بود که بایسنقر را در آذربایجان شکست، و فراری داد و تبریز را گرفت و خود را شاه ایران خواند،

  • سوشیانت

منشأ قزلباشان و عقاید آن‌ها5

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۴ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

سلطان یعقوب بایندر و شیخ حیدر

اوزون حسن در زمستان سال 856 در گذشت و بر سر جانشینی او میان پسرانش خلیل، مقصود و یعقوب نزاع افتاد، ابتدا خلیل که حاکم فارس بود خود را شاه خوانده تبریز را گرفت، مقصود را که مادرش کاترینا بود دستگیر و خفه کرد، و یعقوب را به خود نزدیک ساخته حاکمیت دیاربکر را به او محول کرد، شش ماه بعد یعقوب بر او شوریده به تبریز لشکر کشید، و وی را از میان برداشت و خود در تبریز به سلطنت نشست.

سلطان یعقوب پادشاهی تحصیل‌کرده و ادب‌دوست بود، و به تاریخ و فرهنگ ایران علاقه داشت، او ادبیان و هنرمندان و دانش‌وران ایران را در تبریز گرد آورد، و زیر چتر حمایت گرفت، او به هدف رونق بخشیدن به علم و ادب، مدارس متعددی را در نقاط مختلف تأسیس کرد و موقوفاتی را در اختیار آن‌ها نهاد، و مقرر کرد که زندگی علما و مدرسین و طلاب از درآمد این موقوفه‌ها تأمین گردد، او همچنین پادشاهی صلح‌دوست بود و برآن شد که با برقرارکردن روابط مسالمت‌آمیز با همسایگان غربی – یعنی: دولت عثمانی در آناتولی و دولت مملوکی در شام – راه‌های تجارت بین المللی ایران با غرب را باز نگاه دارد و به بازرگانی کشور رونق بخشد، در آن زمان در کشور عثمانی بایزید دوم پسر سلطان محمد فاتح سلطنت می‌کرد، بایزید دوم برخلاف پدرش پادشاهی صلح‌طلب بود، و اندیشه‌ئی کشورگشائی در سر نداشت،

  • سوشیانت

منشأ قزلباشان و عقاید آن‌ها3

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

شیخ جنید در آناتولی

قبلاً گفتیم که جنید در نبرد قدرت خانقاه اردبیل شکست یافت، و به آناتولی گریخت، در این سفر گروهی از مریدان خانقاه شیخ صفی – همان تاتارهائی که امیر تیمور از آناتولی آورده تقدیم خانقاه کرده بود – همراه او بودند، او از سلطان عثمانی تقاضا کرد که قطعه زمینی در اختیارش بگذارد تا با مریدانش در آن سکونت گزینند، سلطان به او التفات نمود، و او مدتی در زمین اهدائی سلطان اقامت گرفت، در همین زمان بود که خلیفه‌ها و مریدان شیخ بدرالدین شنیدند که یک شیخ بزرگوار از تبریز آمده و مریدانش تاتارها هستند، بعضی از این خلیفه‌ها برای آشنائی با او و افکارش به دیدارش رفتند، و او با مریدان شیخ بدرالدین آشنا شد و به فکر در دست‌گرفتن رهبری این فرقه افتاد.

  • سوشیانت

منشأ قزلباشان و عقاید آن‌ها2

سوشیانت | شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۳۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

زمانی که موسا چلبی در ادرنه به سلطنت نشست، یک شیخ بکتاشی به نام شیخ بدرالدین در ارتش او قاضی عسکر بود، پدر بزرگ شیخ بدرالدین در فتوحات اولیة عثمانی‌ها به قتل رسیده بود (شهید شده بود)؛ و پدرش در زمان بایزید اول عثمانی قاضی عسکر شهر سماونه در بخش اروپائی عثمانی بود، شیخ بدرالدین تحصیلات مقدماتی را در شهرهای بورسا و قونیه به پایان برده بود و برای ادامة تحصیل به شام رفته، سپس برای تکمیل علوم دینی به مصر سفر کرده بود، او الهیات و فلسفه و منطق را در شام و مصر فرا گرفته و مدتی نزد یکی از شیوخ طریقت در مصر به خدمت پرداخته بود، و در سال 776 خ در اواخر دوران بایزید اول به آناتولی برگشته بود، پس از آن مدتی در ناحیة اسکندرون (منتهاالیه شمالغرب شام در زاویة دریای مدیترانه) در میان پیروان مذهب موسوم به اهل حق که شیعیان افراطی و معتقد به الوهیت امام علی بودند به سر برده بود، سفری هم به خاطر آشنائی بیشتر با فن مریدپروری به تبریز و قزوین کرده بود، و در بازگشت به آناتولی همراه شیوخ طریقت اهل حق در مناطق آیدین و گرمیان و قره‌مان به تبلیغ و سیر و سفر پرداخته بود.

  • سوشیانت

منشأ قزلباشان و عقاید آن‌ها1

سوشیانت | شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۳۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار ها بازگویی شده می باشند و گنجاندن آنها در اینجا از روی درست شماری آنها نمی باشد(همگی نوشتار ها با این دیباچه)

قزل باش ها

شیخ جنید وقتی به آناتولی رفت با پیروان طریقت نوینی در میان تاتارها در ارتباط شد که نوعی مذهب تشیع مبتنی بر نیاپرستی خودشان را داشتند، او در اثر این ارتباط متوجه نفوذ و قدرت و ثروتی شد که شیوخ این طریقت در میان تاتارهای آناتولی کسب کرده بودند، او برآن شد که خودش را به عنوان یکی از شیوخ این فرقه معرفی کند و تشکیل دار و دستگاه نوینی بدهد.

چونکه تحول سرنوشت‌ساز در عقیدة مذهبی شیخ جنید تحت تأثیر عقائد افراطی تاتارهای شیعة پیرپرست در آناتولی به وقوع پیوست، و سپس همین تاتارها بودند که انحصارا مریدان شیخ جنید و جانشینانش را تشکیل دادند و به درون ایران مهاجرت کرده تشکیلات قزلباش را به وجود آوردند، و در صدد قبضه‌کردن قدرت سیاسی ایران برآمدند، لازم است که به ماهیت قزلباشان و ریشه‌های مذهب و عقیده‌شان نظری بیفکنیم؛ زیرا بدون شناخت قزلباشان هرگونه مطالعه‌ئی در بارة پدیدة صفویه ناقص و دُم‌بریده خواهد ماند.

  • سوشیانت

نگاهی به فرزندان شیخ صفی الدین

سوشیانت | شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

فرزندان شیخ صفی الدین

پس از شیخ صفی بنا به وصیت او فرزندش صدرالدین ریاست خانقاه اردبیل را به دست گرفت، شیخ صدرالدین از پدرش بلند پروازتر بود، و به صدد آن که بارگاه پدرش را به یکی از بزرگترین بارگاه‌های ایران تبدیل سازد گنبد عظیمی برای شیخ صفی در اردبیل بنا کرد که کار بنایش سال‌ها به طول انجامید، او می‌دانست که گنبد رهبر هرچه با شکوهتر باشد عوام توجه بیشتری به آن نشان خواهند داد و صاحبش را  دارای مقام عالی‌تر خواهند پنداشت، و در نتیجه نذر و نیازهای بیشتری به آن تقدیم خواهند کرد، این چیزی بود که از عهد ترکان سلجوقی شیوخ طریقت و متولیان دین سنتی به آن واقف بودند، و به همین رو است که می‌بینیم در کشور ما از دوران سلجوقی به بعد این قدر کنبدها و بارگاه‌های مختلف الشکل از همه سو برآورد و هرکدام برای خودشان دار و دستگاه شاهانه‌ئی ایجاد کردند، گنبدها را به این خاطر با شکوه بنا می‌کردند و در آن‌ها همه گونه ظرافتکاری هنری به کار می‌بردند که وقتی عوام وارد گنبد شوند شکوه گنبد در دل‌شان اثر کند، و همین اثر برای صاحب گنبد شکوه قدسی پدید آورد و عوام را به پرستش آن‌ها وادارد، وقتی گنبد مورد پرستش باشد، متولیان گنبد به نمایندگان خدا تبدیل می‌شوند و می‌توانند – به سادگی – عوام را  به هر راهی که میال باشند سوق دهند، و از آن‌ها بهره‌کشی کنند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ