ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱۰ مطلب با موضوع «شاهنشاهی :: اشکانیان،ساسانیان» ثبت شده است

زندگی نامه بزرگمهر

سوشیانت | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

بزرگمهر بختگان(سده ۶ میلادی) فرزند بُختَگ ، وزیر خردمند خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی بود. در برخی نوشتار بزرگمهر با برزو یا برزویه پزشک دربار انوشیروان یکسان انگاشته شده است که شاید به دلیل هم‌زمانی این دو بوده باشد.

نخست بزرگمهر برای آموزش و پرورش فرزند انوشیروان، هرمز گماشته شده‌بود. هرمز نسبت به بزرگمهر خوش رفتاری ننمود و استاد را از خود آزرد، اما سپس از کرده خود پشیمان شد و جایگاه بزرگمهر بالا گرفت، تا آنکه به وزارت رسید و در امور کشوری با شایستگی بسیار به انوشیروان خدمت نمود.

از او جملات حکیمانه بسیاری برجای مانده که همه نشانده خرد و اندیشه فرای اوست.

  • سوشیانت

احوال سلوکید ها و اشکانیان

سوشیانت | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

با مرگ اسکندر در «بابل» به سال 323 پ.م. سرزمینهای اشغالی او میان سه سردارش تقسیم شد وایران به «سلوکوس» رسید.

طایفه «اشکانیان» از شمال شرقی ایران سرازیر شدند و بساط «سلوکید»ها را برچیدند. اولین شاه «اشکانیان»، «میترادات»( 138-170 پ.م. )بود که بر قسمت عمده سرزمینی که قبلاً از آن هخامنشی بود دست یافت.

«اشکانیان» سواران چیره دستی بودند. اول به دشمن حمله می کردند، ناگهان برگشته در حالی که وانمد به فرار می کردند، تیرهای کارسازی به سوی دشمن در تعقیب رها می کردند. در سال 53 پ. م یعنی فقط دو سال پس از اینکه قیصر روم جزایر بریتانیا را تسخیر کرد، تمامی لسگر چهل هزار نفری رومی، از جمله سردار آن کراسوس(Carrhae) در جنگ "“Carrhaeدر شمال بین النهرین، به دست اشکانیان به کلی منهدم شد. مارک آنتونی(Marc Antony) مشهور هم در گسترش به سوی شرق از طرف "اشکانیان" متحمل شکستهای سنگینی شد.

  • سوشیانت

مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

مزدک پسر بامدادان ، از جمله اندیشمندان ایران در روزگار فرمانروایی ساسانیان ، برپادارنده نهضتی بود که در حدفاصل سال­های 488-496 میلادی شکل گرفت و به تعبیری می­توان آن را مهم­ترین و بزرگترین جنبش اجتماعی ایران در روزگار پیش از اسلام برشمرد. شوربختانه ، از چند و چون این جنبش و چگونگی تفکر مزدک چندان اطلاع دقیقی در دست نیست ، زیرا ، امروزه  ، از سویی نشانی از کتاب مزدک و یا آثار پیروان او ، نمی­توان جست و از دیگر سوی ، تمام منابعی که درباره مزدک مطالبی تقریر داشته­اند ، چه رسائل نگارش­یافته به زبان پهلوی و چه کتاب­های نگاشته­شده در روزگاران اسلامی ، همگی دیدگاهی مخالف و حتی دشمن­خویانه نسبت به مزدک داشته­اند.

آنچه هویدا می­نماید ، به سبب دراختیار نداشتن منابع مزدکی و یا دست­کم آثاری که رعایت بی­طرفی در آن شده باشد ، کاوشگر تاریخ ناگزیر است لرزان و سست گام بردارد و با احتیاط و وسواس بسیار در مکتوبات تاریخی بنگرد.

  • سوشیانت

غوری‏ها

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

غوری‏ها
بعد از کوشانی‏ها و یفتلی‏ها، سومین گروه و طایفه‌ای که به خاطر تعلق داشتن به سلسله حاکمان مشهور مورد نزاع و پریشان رفتاری تاریخ نگاری در افغانستان قرار گرفته غوری‏ها میباشند. غوری‏ها را از لحاظ نژادی به طور کلی آریایی و غیر آریایی قلمداد می‏کنند و از لحاظ قومی برخی از نویسندگان پشتون و ترک تبار کوشیدند آن‏ها را پشتون و ترک معرفی کنند. عبدالحی جیبی، نجیب الله توروایانا و میرغلام محمد غبار، غوری‏ها را پشتون و زبانشان را پشتو می‏دانند. حبیبی غوریان را از طایفه سوری پشتون معرفی نموده و می‏نویسد: «زبان غوریان پشتو و دری بود و چون غوریان از طایفه سوری پشتون‌اند، لهذا در عصرشان اقوام پشتون از کوه‌های غور و جبال سلیمان به وادی‌های ترنک و ارغنداب و هیرمند و کابل و هریرود سرازیر شدند و در لشکرهای شاهان نیز در فتوحات همه اشتراک کردند. و بسی از قبایل و افراد و سران قبایل با شهنشاهان و جانشینان‌شان در هند باقی ماندند، که بقایای آنها تاکنون هم در سرتاسر هند فراوانند.»
نجیب الله توروایانا می‏نویسد:«غوری‏ها یا افغان [پشتون‏]های سوری که در مراکز فیروز کوه، آهنگران، مندیش و غیره تا حدود بامیان به سر می بردند به زبان پشتو متکلم و نگهدارنده کانون ادبی و فرهنگی این زبان بودند.»

  • سوشیانت

یفتلی‏ها (هیاطله)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 یفتلی‏ها (هیاطله)
یفتلی‏ها (هیاطله) مردمانی بودند که مانند کوشانی‏ها درباره اصل و نسب‏شان دو دیدگاه عمده و متفاوت وجود دارد: دیدگاه اول این طایفه را از اقوام ایرانی (آریایی) و دیدگاه دوم از اقوام ترک می‏داند. استاد جلیل دوستخواه، گزارشگر و پژوهشگر کتاب «اوستا» در رابطه با هیاطله چنین می‏نویسد: «در اوستا «خویَونَ» یا «هُویَونَ» و در پهلوی (خُیون) یا «هُیون» و در فارسی «خیون» یا «هون» نام سرزمین و مردمی بوده است در آن سوی آمودریا (جیحون) که به احتمال زیاد یکی از اقوام ایرانی به شمار می‏آمده‏اند. در اوستا «خیون» از قبیله‌های تورانی شمرده شده و در ایاتکار زرایران ارجاسب پادشاه توران، از خیونان است.
از نخستین سده‏های میلادی (مساوی اواخر دوره اشکانی) که اقوام ترک تبار در این سرزمین و بخشهای گرداگرد آن، جانشین اقوام ایرانی شدند، به تدریج «خیون‏ها» یا «هیون‏ها» با ترکان و هفتالان یا هیاطله یکی به حساب آمدند.»
به نظر می‏رسد آنانی که هیاطله (خیون) را ترک تبار می‏دانند به خاطر آن باشد که این طایفه در اوستا از قبیله‌های تورانی معرفی شده است و توران که در شاهنامه فردوسی در برابر ایران قرار دارد، ترک پنداشته شده است. در حالی که محققان و مورخان مشهوری توران را ترک ندانسته بلکه آریایی تبار معرفی می‏کنند. استاد جلیل دوستخواه، در این رابطه می‏نویسد: «ترک خوانده شدن تورانیان و ترکستان نامیده شدن سرزمین توران که در متن‌های فارسی و عربی و از آن جمله در شاهنامه راه یافته، حاصل یک اشتباه تاریخی است که بر اثر مهاجرت اقوام ترک تبار آسیای میانه به سرزمین باستانی توران از روزگار اشکانیان به بعد پیش آمده است.»

  • سوشیانت

نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

 نظریه‌ی آریایی تباری کوشانی‏ها
 اغلب منابع و محققان خارجی و افغانی کوشانی‏ها را آریایی تبار معرفی کرده اند. فهرستی از منابع و نظریات محققان موافق آریایی تباری کوشانی‏ها به شرح زیر است:
1-  میرغلام محمد غبار: آقای غبار کوشانی‏ها را شاخه‌ای از قوم تخار و تخارها را آریایی معرفی نموده می‏نویسد:« راجع به نژاد تخارها «میسیو لونگورت دیمس (Mrl.Domes) آلمانی در دایرةالمعارف اسلامی آلمانیا می‌نویسد که آن‌ها آریایی بوده‌اند و غالباً آلمان‌ها وطن اصلی نژاد هند و ژرمن «آریایی» را در آسیا، کوه‌های هندوکش و پامیر می‌دانند.»
غبار می‏افزاید: « تخارها در حدود دو قرن قبل المیلاد در بلخ نفوذ پیدا کردند و بعد از صد سال سکونت در باختر، طایفه‌ای از آن‌ها به نام کوشانی ترقی کرده و به تدریج قسمت عمده‌ی هندوستان را مسخر ساختند. سلاطین کوشانی از پیروان جدی دین بودا به شمار می‌رفتند. از قرن سوم بعدالمیلاد کوشانی‌ها به جانب بلخ رانده شده و در تحت سلطه‌ی ساسانیان درآمدند.»

  • سوشیانت

کوشانیان

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

شاهنشاهی کوشان

کوشانی‌ها
همان طور که در مورد منشأ نژادی پشتون‏ها و هزاره‏ ها نظریه‏ های متفاوتی وجود دارد در مورد منشأ نژادی کوشانی‏ها، یفتلی‏ها و غوری‏ها نیز اظهار نظرهای متفاوتی شده است. این نظریه‏ ها گاهی آن چنان متناقض هستند که نظریه پردازان مغرض را شرمنده می‏سازد. در رابطه با نژاد کوشانی‏ها دو نظر وجود دارد: یکی آریایی و نژاد سفید و دیگری مغولی و نژاد زرد.

امپراتوری کوشانی نام امپراتوریِ همسایهٔ شرقیِ اشکانیان از سال ۶۰ تا سال ۳۷۵ میلادی توسط قوم کوشان‌ها (باختری:کوشانو٬ پارسی میانه:کوشان) بر آسیای میانه و شمال هند فرمانروایی می‌کردند. قلمرو کوشانیان در سدهٔ سوم میلادی به دست ساسانیان افتاد. قوم کوشان را با تخاریان مرتبط می‌دانند. در این امپراتوری، دین بودایی رواج داشت و تندیس‌های بودای بامیان یادگاری از آن دوره‌است.

  • سوشیانت

جنگ ترا​ژان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

نبرد خسرو اشکانی با رومیان

از حدود سالهاى ۲۰ میلادى به بعد امپراطورى روم رو به ترقى بود حال آن که ایران دوران پارت مرتب ضعیف تر مى شد. پادشاهان اشکانى به سرعت جاى خود را به نفرات بعدى مى دادند و امپراطورى پارت دیگر قدرت یک قرن قبل خود را نداشت.
در این میان اما در روم پس از مرگ نروا حاکم بزرگ رومى، تراژان که فردى اسپانیایى الاصل بود به امپراطورى رسید. تراژان یک نظامى جنگ دیده بود که قصد داشت مرزهاى شرقى روم را وسعت دهد و به همین جهت به بهانه دخالت ایران در امور ارمنستان در ۱۱۴ میلادى با لژیونرهاى ورزیده اروپایى خود عازم سوریه شد.
 
خسرو شاه اشکانى که در این زمان علاقه چندانى به جنگ با امپراطور روم نداشت ابتدا سعى کرد با فرستادن پیشکش و هدایا مانع ورود تراژان به شرق شوداما تراژان که به قدرت نظامى خود مغرور بود هدایاى ایران را رد کرد و به سفیر ایران پاسخ داد که در سوریه تصمیم خود را به شما اعلام مى کنم. او حتى شاهزاده ارمنستان را که براى اعلام آمادگى کشورش در تبعیت از روم به پیش او آمده بود به قتل رساند.
در چنین شرایطى جنگ به نظر غیرقابل اجتناب مى آمد. تراژان پس از تسخیر کامل ارمنستان در سال ۱۱۵ ، انطاکیه راگرفت و عازم بین النهرین شد ودر ۱۱۶ شهر آباد هاترا در بین النهرین را گرفت.
  • سوشیانت

جنگ بهرام گور با ترکان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۳۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جنگ بهرام گور با خاقان تُرک

در میان منابع بومی، طبری گزارش میکند که جنگ با خاقان تُـرک ( شاه اقوام بیابانگرد شمال شرقی، خیونان یا هون ها ) در سال هفتم حکومت بهـرام پنجم، حدود ۴۲۴ میلادی، آغاز شد. در این هنگام بهرام نگران از دریافت تدارکات جنگیِ فرمانروای آن سوی شمال شرقی ایران، بی درنگ به فکر مقابلۀ به هنگام با خطر افتاد. او برای پنهان داشتن برنامۀ خود، با بی تفاوت نشان دادن خود به گزارشهای شمال کشور، پس از سپردن بخش بزرگ سپاه و همچنین ادارۀ کارهای کشور به یکی از برادران خود به نام نَرسی، با سپاه کوچکی در ظاهر برای زیارت آتشکده و معبد آذرگشنسپ به آثورپاتگان ( آذربایجان ) و سپس برای شکار به ارمنستان رفت.

معبد آذرگشنسپ ( معبد شاهان و ارتشتاران ) در آثورپاتگان، بویژه در زمان ساسانیان، پرستشگاهی بود که شاهان اغلب در مناسبت های گوناگون به زیارت آن میرفتند. بزرگان ایران، ناآگاه از برنامۀ بهرام، سفر شاه را فرار از جنگ تلقی کردند و به رغم مخالفت نرسی، با فرستادن سفیری نزد خاقان، که در حال نزدیک شدن بود، از او خواستند تا با دریافت خراج از یورش به ایران صرف نظر کند.

  • سوشیانت

تاریخ فرهنگ و تمدن ساسانی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه
سلسله ساسانی

تاریخ هخامنشیان در سرزمین پارس در اثر کاوش و مطالعه بسیاری از محققین تا اندازه ای از پرده ابهام بیرون امده است, کیفیت حکومت و فرمانروایی قوم اریایی پارسوا , از بدو استقرار تا رسیدن به قدرت و ایجاد بزرگترین امپراطوری جهان توسط کوروش هخامنشی در سال ۵۵۰ ق.م روشن و تنظیم و تدوین گردیده .

 ولی پس از حمله اسکندر در سال ۳۳۱ ق.م و شکست داریوش سوم آخرین شاه هخامنشی و انقراض ان سلسله و تقسیم ممالک مفتوحه اسکندر بین جانشینانش در اسیا یعنی سلوکیان ان طوری که باید و شاید از چگونگی وضع حکومت در پارس زمین در حدود پنج قرن و نیمه اطلاع درستی نداریم یعنی از ابتدای انقراض هخامنشیان و روی کار امدن پارت ها و برافتادن اردوان پنجم  , اخرین شاه اشکانی , سرزمین پارس تقریبا جز ایالات خاموش است , فقط میدانیم ایالت پارس در زمان ملوک الطوایفی پارتها به صورت یک ایالت نیم مستقل زیر نظر شاهان اشکانی اداره میشده است.

طلوع سلطنت ساسانیان در ان سرزمین افق تاریک گذشته را از نوع روشن ساخت و قوم پارسی نژاد پس از گذشت هزار سال رحل اقامت در ان منطقه , بار دگر تجلی نمود و سرانجام سلسله اشکانی به دست اردشیر بابکان نوه ساسان متولی معبد اناهیتای استخر و سرپرست روحانیون منقرض گردید و شالوده حکومت جدیدی گذاشته شد که در دنیای ان روز درخشید.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ