ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۰۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

زنان در شاهنامه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

ز یزدان و از ما بر آن کس درود 
که تارش خرد باشد و داد پود 


زن در شاهنامه 

داستان‌های اساطیری و حماسی شاهنامه بازگو کننده آیین‌ها، رسوم و باورهای خردمندانه و پندآموز مردمان دیرین است که با کشف و نگهداشت نمادها و سمبل‌های رمز گونة آن، می‌توان به سررشته و دیدگاه دانایِ توانای توس نزدیک گشت و پژواک فراز آمدن یا فروپاشی دوره‌های گوناگون را بررسی نمود که این گفت‌وگو خود پژوهشگرانی خردمند و بردبار را خواهان است که روزگار مفید بر این نگاشتة منظوم نهند و راز و چم پنهان آن را دریافته و دیگران را بیاگاهند تا با پشتوانه و بهره‌گیری از این دژ فنا ناپذیر زبان پارسی، دگر باره به بهروزی دست یابیم. 
شاهنامه یادآور واگویه حماسه‌آفرینانی چون رستم، اسفندیار، سهراب، سیاوش و رستم فرخزاد است. پهلوانانی که با پیروزی بر دیوان آشکار و پنهان وجود آدمیان، افتخار و سربلندی را برای مردمان‌شان به یادگار نهادند. اما در این میان غریب و گمنام مانده‌اند بانوانی که در پی سال‌های بسیار، به آیین انیرانیان به دست فراموشی سپرده شده‌‌اند. 
با کمی ژرف‌نگری می‌توان بانوانی را یافت که داستان‌شان در پس رویدادها بازگو می‌شود اما برگزار کنندگان و راهنمایان بنیادین بوده‌اند. آنان در هر دوره، بی‌نیاز از تیغ شمشیر و دلاوری‌های مردانه، استوار و پابرجا، دشواری‌های ویژة خویش‌ را به شکیبایی پذیرا گشتند و راه آزادی و آزادگی را برای مردمان خود هموار ساختند چنان که در پیروزی‌ها بهرة سترگی داشته‌ و سبب دگرگونیِ سرنوشت ناهنجار و تحمیل شدة‌شان، بوده‌اند. بدون آن که در این میان در پی یافتن جایگاه یا پایگاهی برای خود باشند. 
بانوان ایرانی در برابر دشواری‌ها، جایگاه خویش را بازشناخته و از همان جایگاه، نقش سازنده و بنیادین خویش را ادامه دادند. دخترکان آریایی که از مادران خویش سالاری را فراگرفته بودند، پس از دربند شدن، خویش را نباخته و فرهنگ‌ خود را به فراموشی نسپردند بلکه با خردمندی و پاک‌منشی در پناه فرة ایزدی پایة ستم را از درون سست نمودند و با پرورش پادشاهان دادگر و فرزندان دادجو تمدن و فرهنگ ایرانی را دگربار زنده و جاودان ساختند. 

  • سوشیانت

زن در اوستا

سوشیانت | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

زن در اوستا 
در تاریخ ایران باستان مقام زن در جامعه بسیار بالا بود و زن در بسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می کرد.بنا بر نوشته کتاب نیرنگستان پهلوی زنان می توانستند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم دینی با مردان شرکت کنند.یا خود به تنهایی به انجام اینگونه کارها بپردازند.زنان حتی می توانستند در اوقات معینی به پاسداری آتش مقدس پرداخته و طبق کتاب مادگان هزار دادستان به شغل وکالت و قضاوت مشغول گردند. 
در فروردین یشت و دیگر یشت ها و هم چنین شاهنامه و دیگر حماسه های باستانی این سرزمین اسامی بسیاری از این زنان نامدار و پهلوان و میهن پرست را که به واسطه کارهای مفید و نیکشان در فهرست زنده روانان جاوید در آمده اند نام برده شده و بر روان فرهمند آنان درود فرستاده می شود. 
زن در ایران باستان حتی به مقام شاهی نیز می رسیده است.در اوستا هرجا از روان مردان پاک و پرهیزکار سخنی در میان است بلافاصله روان چنین زنانی را نیز به یاد آورده وبه روانشان درود می فرستد. 

  • سوشیانت

تفاوت شاهزاده شیرین ولیلی

سوشیانت | يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون

ماجرای "خسرو و شیرین"را نظامی در سال 576 سروده است و منظومه "لیلی و مجنون"را 8 سال بعد.اگر سال تولد او در حوالی 530 باشد هردو منظومه محصول دوران پختگی طبع وی است. جدایی از اینکه فردوسی بزرگ نیز پیش از نظامی گنجوی شرح کامل عاشق شدن خسرو و شیرین را بیان نموده است . 

نظامی بعداز سرودن "مخزن الاسرار"که مجموعه ای حکمی و عرفانی است،به نظم داستان عاشقانه –به تعبیر خودش هوسنامه-"خسرو و شیرین"پرداخته است،و توجیهش برای این تغییر ذائقه و پرداختن از معارف الهی به معاشقات بشری و زمینی ،اینکه در جهان امروز و میان ابنای بشر کسی نیست که او را هوس مطالعه هوسنامه ها نباشد.و انگیزه اش در نظم داستان ظاهرا"تدارک هدیه ایست به مناسبت جلوس طغرل بن ارسلان سلجوقی بر تخت شاهی،و واقعا"یادی از معشوق در جوانی از کف رفته اش "آفاق". 

این منظومه موفقترین اثر نظامی است ،زیرا علاوه بر یاد "آفاق"،زمینه داستان باب طبع شاعر است که مرد زاهد از جهان بریده «کفی پست جوین ره توشه کرده»به شدت دلبسته توصیف تجملات است و نقاشی صحنه های پر شکوه و بزمهای شاهانه و مجالس پر زر و زیور عیش و طرب؛و این همه در قلمرو "مهین بانو"ی ارمنی و بارگاه "خسرو پرویز"ساسانی فراهم است.شیخ گنجوی چون زمینه داستان را مناسب هنرنمایی می بیند با نهیب«فرس بیرون فکن میدان فراخ است»همه استعدادهای خداداده را در صحنه آرائیهای داستان به نحوی ظاهر می کند که در این 800 ساله کسی از حریفان و مدعیان با همه تلاشها نتوانسته به گردش برسد. 

  • سوشیانت

راه باستانی دسپارت

سوشیانت | شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

راه باستانی دزپارت

   کوتاه ترین و نزدیک ترین راه ارتباطی خوزستان با مناطق مرکزی ایران ، راه موسوم به بختیاری می باشد که از مناطق صعب العبور بختیاری می گذرد. این جاده که با نامهای « دزپارت» ، « دسپارت» و « دسفارد» نیز شناخته  می شود و بخشی از آن سنگ فرش بوده ، جاده ای باستانی است که از دوره ی ایلامی  ساکنان دو سوی رشته کوه را در سرزمین فعلی بختیاری به هم متصل می کرد. در دوره هخامنشی ، اصفهان را به خوزستان (شوشتر – ایذه – اصفهان) مرتبط می ساخت. شاید هم وجه تسمیه آن از « پارتها – اشکانیان» گرفته شده و پادشاه اشکانی از همین مسیر به حوزه حکمرانی «الیمایی ها » نفوذ کرده و آنها را مطیع خود ساخت یا بعد از سرکوب الیمایی ها از همین جاده  رهسپار فلات مرکزی ایران شدند و عبور سپاه پارت از این جاده سبب گردید که نام پارت بر آن اطلاق گردد. در مقاطع تاریخی بعدی  با چنین نامگذاری هایی مواجه می شویم که عبور شاه و سپاهش از یک ناحیه در بختیاری سبب گردید تا آن ناحیه یا مکان به نام شاه مشهور گردد. مانند: « کول شاه»و... شاید هم در کنار این جاده دژ یا قلعه ای بود که زیر نظر و فرمانبر شاه پارت بود و به همین دلیل این جاده ، دزپارت نام گرفت. این جاده در متون مختلف  با نام های «نردبانی » ، « سلطانی» ،« اتابکی» ،«لینچ» و« بختیاری» یاد شده است.

  • سوشیانت

برگی از خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیس

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۳ ب.ظ | ۱دیدگاه

خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیس

خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی

مقدمه
همفر در سال 1122ه.ق. مصادف با 1710 میلادی از طرف وزرات مستعمرات انگلیس به همراه ده تن دیگر روانه کشور های مصر, ترکیه , عراق و حجاز شدند تا معلومات‌ کافی‌ به‌ منظور تقویت‌ راه‌هایی‌ برای‌ ایجاد تفرقه‌ میان‌ مسلمین‌ و گسترش‌ تسلط‌ بر کشورهای‌ اسلامی‌ جمع‌آوری‌ کنند. همفر از طریق دریا به استانبول رفت که در آن روزها پایتخت خلافت اسلامی نامیده می شد. در استانبول با نام محمد وانمود کرد که قصد دارد تلاوت قرآن , احکام اسلامی و زبان های عربی , ترکی و فارسی را بیاموزد. وی نزد شخصی به نام احمد افندی  به یادگیری قرآن و زبان پرداخت. نصف روزنیز در یک کارگاه نجاری کار می کرد. هر ماه گزارش کار و اطلاعات جمع آوری شده را به وزارت مستعمرات ارسال می کرد وی دو سال در استانبول ماند و تقریبا آنچه را که یک مسلمان مومن باید می دانست فراگرفت.

  • سوشیانت

نسل کشی بریتانیا در ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۲ ب.ظ | ۴دیدگاه

نسل کشی در ایران یا هلوکاست واقعی

   دکتر محمدقلی مجد- استاد تاریخ دانشگاه پرینستون کانادا-  کتابی منتشر کرد با نام « قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران در فاصله سالهای 1917 تا میلادی 1919» وی بر مبنای مدارک معتبر موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا  ثابت می کند که قحطی بزرگ در ایران در سده بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده است او در این کتاب، پرده از رازی بزرگ برداشت و با تکیه بر مدارک به جامانده از سفر او،کارشناسان آمریکایی و اخبار روزنامه های وقت، نشان داد که جمعیت ایران در شروع جنگ جهانی  اول20 میلیون نفر بوده است. این جمعیت طبق محاسبه روند افزایش طبیعی جمعیت در آن زمان، می بایست ظرف 4 سال جنگ جهانی به 21 میلیون می رسیده در حالی که طبق همه منابع، جمعیت ایران در پایان جنگ 11 میلیون نفر بوده. این یعنی که 10 میلیون ایرانی در جنگ جهانی اول از بین رفته اند.کشور ما در جنگ جهانی اول بیطرف بود اما تلفات از همه کشورهای درگیر جنگ بیشتر بود. جنگ، تورم و گرانی شدید قیمت اجناس و اقلام را در پی داشت.  ظرف 2 سال قیمت گندم 11 برابر شد.  قحطی و بیماری در سراسر کشور شایع گشت.

  • سوشیانت

بررسی علل پیروزی اعراب بر ساسانیان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۵۶ ب.ظ | ۱دیدگاه

علل شکست ارتش ساسانی

 می‌گویند در زمان ظهور پیامبر بزرگ اسلام،ایران بزرگترین و قدرتمندترین کشور دنیا بود.بر اساس برآورد مرحوم سعید نفیسی جمعیت ایران بالغ بر140میلیون نفر بود.ایرانیان از نظر وسایل جنگی، سرباز و امکانات و تجهیزات دیگر، برتری فوق العاده ای نسبت به مسلمانان داشتند. در حالی که شمار تمام سربازان مسلمان در مرزهای روم و ایران از 60 هزار(کمتر از جمعیت یکی از صدها شهر ایران) تجاوز نمی‌کرد. سپاه مسلمانان از نظر آشنایی با فنون جنگی و در اختیار داشتن سازوبرگ نظامی در مقایسه با سربازان ایران،در سطح بسیار پایینی قرار داشتند.تعداد پیل سواران سپاه ایران از اسب سواران مسلمان بیشتر بود.جمعیت ناحیه حجاز و همه قبایل متحد آنان به اندازه جمعیت یکی از استان‌های ایران نبود.اما ارتش ایران با داشتن یک صدهزار جنگجوی ورزیده و تا دندان مسلح پس از چهار روز نبرد سخت و بی امان،رستم فرخزاد فرمانده معروف خود را به کشتن داد و در «قادسیه» شکست سختی خورد.

  • سوشیانت

نگاهی دیگر به چوب بازی و رقص چوب

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

میدان رزم ،خاستگاه آیین چوب بازی و رقص چوب

یکی از رسم های کهن که هنوز در میان برخی ساکنان کشور ما رواج دارد، رسم دیرین«چوب بازی» و «رقص چوب» می‌باشد.چوب بازی در بین مردمان لر و قشقایی متداول است. چوب بازی بزمی یا ترکه بازی،در عروسی ها و جشن ها توسط مردان اجرا می‌گردد به گونه ای است که دو مرد با دو چوب به مبارزه نمادین با یکدیگر می پردازند. .رقص چوب نیز در بین سیستانی ها و ساکنان خراسان برقرار است. در بین اهالی سبزوار نیز آیین کهن«اسب چوبی» سابقه فراوانی دارد. ویژگی بارز این بازی ،گروهی بودن ، پر تحرکی ،هیجان فراوان و همراه با سرنا و دهل است و حالت ها و پزهای آن، بر جنبه‌ های رزمی‌ و حماسی آن حکایت دارد.در باره فلسفه و ریشه این رسم کهن،عده ای معتقد هستند در ایران باستان بالاترین افتخار برای یک مرد،دلاوری در جنگ بود.به همین دلیل فراگیری فنون و مهارت های رزم بین آنان عادتی نیکو و پسندیده بشمار می‌رفت. حتی در زمان صلح نیز از این کار غفلت نمی‌کردند. جوانان در مکانی گردآمده و با شور و علاقه فراوان به تمرین مهارت‌های رزمی می‌پرداختند تا آمادگی روانی و جسمانی برای رزم را در خود زنده نگه‌ ‌دارند. در تعلیم و تربیت ایرانی نیز تلاش می‌شد تا هنرهای برجسته ای مانند اسب سواری , تیراندازی و راستگویی از پنج سالگی تا بیست سالگی به پسران  تعلیم دهند.

  • سوشیانت

سنگ نبشته داریوش

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۳۷ ب.ظ | ۰دیدگاه
آفرینش گام به گام در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی

داریوش پس از پیروزی بر گئومات مغ که تاج و تخت هخامنشی را غصب کرده بود. (بنگرید به صفایی ۱۳۹۰: ۵) در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی، برای نخستین بار، از چگونگی جهان‌بینیِ هخامنشیان درباره‌ی آفرینش، سخن می‌گوید. در این مقاله، نزدیکیِ این جهان‌بینی به جهان‌بینی زرتشتی، بررسی شده است.

داریوش بزرگ، در چند کتیبه‌ی خود از چگونگی آفرینش سخن گفته است. او نخستین بار در نقش رستم می‌گوید: «خدای بزرگ (است) اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، یک شاه از بسیاری، یک فرماندار از بسیاری» (D Na، بند ۱. ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۱۰۰)همین ترتیب برای آفرینش در شوش نیز دیده می‌شود. (D Se، بند ۱؛ ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۱۲۳ و D Sf، بند ۱؛ ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۱۲۷) در سنگ‌نبشته‌ی داریوش در مصر، آفرینش آسمان پیش از آفرینش زمین است (D Zc، بند ۱؛ ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۱۴۸-۱۴۹) اما در سنگ‌نبشته‌ی الوند بار دیگر آفرینش زمین پیش از آفرینش آسمان جای می‌گیرد.(D Ea، بند ۱؛ ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۹۶)شاید بر هم‌خوردن چیدمان آفرینش در سنگ‌نبشته‌ی مصر در پیوند با جای سنگ‌نبشته‌ (زمین بیگانه) باشد، هر چند نگارنده در این‌باره مطمئن نیست چرا که سنگ‌نبشته‌ی دیگر از خشایارشا بر روی دیوار قصر وان در ترکیه دست است که در آن¬جا آفرینش زمین پیش از آسمان قرارگرفته است.(X Va، بند ۱؛ ترجمه‌ی اشمیت ۲۰۰۹: ۱۸۰) قصر وان در ترکیه نیز می‌تواند زمین بیگانه تعبیر شود اما در اینجا بیگانه بودن زمین، به برهم¬خوردن چیدمان آفرینش و پیش¬افتادن آفرینش آسمان در سنگ‌نبشته نینجامیده است.

  • سوشیانت

مروری بر زندگی نامه امیر کبیر

سوشیانت | يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ | ۳دیدگاه

مقدمه:
گاه درخشش نام بعضی از انسانها در صفحات تاریخ آنچنان است که نیازی به تورق در آن نیست. و چه نیکوست که این درخشندگی حاکی از مثبت بودن  اثراتی باشد که از آنِ انسانها باقی مانده باشد. میرزا تقی خان فراهانی معروف به امیرکبیر از جمله این شخصیت هاست که به خاطر انقلابی که در خیلی از حوزه ها ایجاد کرد، نام خود را به صورت جاودانه در تاریخ حک کرد. حال سعیمان بر آنست که به فراخور شهادت ایشان نیم نگاهی به زندگانی سیاسی اجتماعی ایشان داشته باشیم.

زندگینامه:
میرزا تقی‌ خان فراهانی فرزند کربلایی قربان در سال 1222 ه ق در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد. نام اصلی وی «محمد تقی» است که اسم «محمد» رفته رفته از اسم وی حذف گردیده و به میرزا تقی خان شهرت یافت. از ایشان مهرهای فراوان به دست ما رسیده که موارد ذیل از آن قرار می باشد. «محمد تقی بن محمد قربان» «المتوکل علی الله محمد تقی» «لااله الا الله الملک الحق المبین محمد تقی »
کربلایی قربان پدر امیرکبیر در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائم‌‌مقام، سمت آشپزی داشت. مادر امیرکبیر «فاطمه‌ سلطان» دختر استاد شاه محمد‌ بنّا از اهالی فراهان بود. میرزا محمدتقی خان از هوش و استعداد فراوان و کم نظیری برخوردار بود که همین امر باعث متمایز شدن ایشان از بقیه افراد می­شود. وی به همین جهت از دوران نوجوانی مورد توجه میرزابزرگ و سپس قائم‌مقام فراهانی قرار گرفت و توانست به سمت منشی‌گری آن دو دست بیابد. ایشان به سرعت مورد توجه قائم‌مقام و عباس میرزا نایب‌السلطنه قرار گرفت.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ